تلگرام مجله کارگزینی
منوی دسته بندی

انحصار موارد قابل توقیف «حقوق و مزایا» به حقوق پایه، فوق العاده ویژه و فوق العاده جذب مغایر با قانون است

انحصار موارد قابل توقیف «حقوق و مزایا» به حقوق پایه، فوق العاده ویژه و فوق العاده جذب مغایر با قانون است

انحصار موارد قابل توقیف «حقوق و مزایا» به حقوق پایه، فوق العاده ویژه و فوق العاده جذب مغایر با قانون است

تاریخ دادنامه:۱۴۰۳/۰۹/۲۰       شماره دادنامه: ۱۴۰۳۳۱۳۹۰۰۰۲۲۸۳۵۷۱

شماره پرونده: ۰۲۰۷۲۳۳

مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

شاکی: خانم شقایق اکبری ازدارانی با وکالت آقای سید هابیل موسوی

طرف شکایت: شرکت ملی نفت ایران

موضوع شکایت و خواسته: ابطال نامه شماره ح د/۳۷ـ۴۰۱۹/۴۵۴۲۵ مورخ ۲۸/۲/۱۳۸۷ رییس امور حقوقی شرکت ملی نفت ایران با موضوع موارد قانونی برداشت از حقوق کارکنان

گردش کار: آقای سید هابیل موسوی به وکالت از شاکی به موجب دادخواستی ابطال نامه شماره  ح د/۳۷ـ۴۰۱۹/۴۵۴۲۵ مورخ ۲۸/۲/۱۳۸۷ رییس امور حقوقی شرکت ملی نفت ایران را خواستار شده و در جهت تبیین خواسته به طور خلاصه اعلام کرده است که:

” موكل اینجانب مطالبه مهریه در اداره ثبت اسناد و املاك شوش مطرح نمود كه جهت اجرای حكم به اداره ثبت اسناد و املاك مسجدسلیمان ارجاع گردید.

مطابق ماده ۹۶ قانون اجرای احكام مدنی و ماده ۸۳ آیین نامه اجرایی مفاد اسناد رسمی لازم الاجرا، می بایست یك چهارم حقوق و مزایای محكوم علیه آقای فربد برومندفر كسر و به حساب موكل اینجانب واریز می گردید.

علی رغم مكاتبات مختلف اداره ثبت اسناد و املاك مسجدسلیمان، متأسفانه آن شركت با استناد به بخشنامه ای از شركت ملی نفت ایران به شماره ح د/ ۳۷ ـ ۴۵۴۲۵/۴۰۱۹  مورخ ۲۸/۲/۱۳۸۷ جهت برداشت از مزایا محكوم علیه اعلام نموده كه همه حقوق و مزایای محكوم علیه را شامل نمی گردد.

لذا تقاضای ابطال بخشنامه شركت ملی نفت ایران را به علت این كه منافی و در تضاد با ماده ۹۶ قانون اجرای احكام مدنی و ماده ۸۳ آیین نامه اجرایی مفاد اسناد رسمی لازم الاجرا است را دارم.”

متن مقرره مورد شکایت به شرح زیر است:

” نامه شماره  ح د/۳۷ـ۴۰۱۹/۴۵۴۲۵ مورخ ۲۸/۲/۱۳۸۷ رییس امور حقوقی شرکت ملی نفت ایران

جناب آقای خطیبی

رییس محترم تدوین و هماهنگی مقررات اداری و استخدامی

موضوع: موارد قانونی برداشت از حقوق کارکنان

باسلام،

احتراماً عطف به نامه شماره اف ۲۶۴۰۲۳/ت هـ م مورخ ۱۳۸۶/۱۱/۲۰  به استحضار می رساند:

حقوق و مزایای مستمر کارکنان که در اجرای قانون و توسط مراجع ذی صلاح كسر و برداشت آن تکلیف می گردد، آن بخش از حقوق و مزایا را شامل می شود که هرگونه تغییرات سمت و محل خدمت بر آنها بی تأثیر است و حسب اعلام امور کارکنان شرکت ملی نفت ایران مشتمل بر موارد ذیل می باشد؛

۱ ـ حقوق پایه

۲ ـ فوق العاده ویژه

۳ ـ فوق العاده کارگاهی

۴ ـ فوق العاده جذب (۸% پایه و ویژه) ـ رئیس امور حقوقی شرکت ملی نفت ایران”

در پاسخ به شکایت مذکور، شرکت ملی نفت ایران به موجب لایحه شماره ۷۲۳۵۷۹۸۸۹۰۱۴۰۲۲۲ مورخ ۱۴۰۲/۱۱/۲۴ توضیح داده است که:

“نامه معترضٌ عنه در پاسخ به استعلام شماره اف ۲۶۴۰۲۳/ت هـ م/۱۱۷ مورخ ۱۳۸۶/۱۱/۲۰ اداره كل تدوین و هماهنگی مقررات اداری و استخدامی وزارت نفت و بر مبنای پاسخ واصله از امور كاركنان شركت به شماره اک/ک م/۲۸۴۰۴ مورخ ۱۱/۲/۱۳۸۷ درخصوص موارد قانونی برداشت از حقوق و مزایای كاركنان، صادر و به موجب آن اعلام شده است؛ حقوق و مزایای مستمر كاركنان كه در اجرای قانون و توسط مراجع ذی صلاح كسر و برداشت آن تكلیف می گردد، آن بخش از حقوق و مزایا را شامل می شود كه هرگونه تغییرات سمت و محل خدمت بر آنها بی تأثیر است و در واقع حقوق ثابت كاركنان می باشد كه طبق اعلام امور كاركنان، مشتمل بر حقوق پایه، فوق العاده ویژه، فوق العاده كارگاهی و فوق العاده جذب عمومی (۸%) می باشد.

چنانچه ملاحظه می شود؛ نامه مورد اعتراض صرفاً یك فقره مكاتبه داخلی جهت اعلام موارد حقوق و مزایای مستمر قابل كسر حسب اعلام امور كاركنان شركت بوده و نه تنها عنوان آیین نامه، بخشنامه و سایر نظامات و مقررات دولتی موضوع بند (۱) ماده (۱۲) قانون دیوان عدالت اداری را نداشته، بلكه اساساً موجد هیچ گونه حق و تكلیف جدیدی نبوده و قابل طرح و ابطال در هیأت عمومی دیوان عدالت اداری نمی باشد. چراكه در راستای پاسخ واصله از امور كاركنان به عنوان مرجع ذی ربط در تعیین موارد حقوق و مزایای مستمر و قابل كسر حسب مقررات اداری و استخدامی كارمندان شركت متبوع، صادر شده است.

طبق مفاد ماده (۹۶) قانون اجرای احكام مدنی مصوب ۱۳۵۶ كه مورد استناد شاكی قرار گرفته، مقرر شده است؛ از حقوق و مزایای كاركنان سازمان ها و مؤسسات دولتی یا وابسته به دولت و شركت های دولتی و شهرداری ها و بانك ها و شركت ها و بنگاه های خصوصی و نظائر آن، در صورتی كه دارای زن و فرزند باشند، ربع و الّا ثلث توقیف می شود.

مطابق ماده (۸۳) آیین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجرا و طرز رسیدگی به شكایت از عملیات اجرایی مصوب ۱۳۸۷ رییس قوه قضائیه، مورد استناد شاكی، نیز اعلام شده؛ از حقوق و مزایای كاركنان ادارات، سازمان ها و مؤسسات دولتی یا وابسته به دولت و شركت های دولتی و شهرداری ها و بانك ها و شركت ها و نهادها و بنیادها و بنگاه های خصوصی و نظایر آن، در صورتی كه دارای كسان واجب النفقه باشند، ربع و الّا ثلث توقیف می شود.

بنا به مراتب فوق، اساساً مقررات مورد استناد مشارالیها، ناظر بر اصل توقیف یك چهارم یا یك سوم حقوق و مزایای كاركنان دولتی و غیردولتی در اجرای محكومیت های مالی بوده و حكمی در خصوص موارد قابل كسر از حقوق و مزایای كاركنان پیش بینی نكرده است.

 به لحاظ عدم تصریح به عوامل پرداختی قابل كسر در مقررات فوق، مراتب مكرراً از سوی مراجع قضایی و ثبتی، از اداره حقوقی قوه قضاییه استعلام و طی نظریات مشورتی متعدد از جمله؛ نظریه مشورتی شماره ۳۲۱۳/۷ مورخ ۱۱/۷/۱۳۷۱، شماره ۶۵۰۵/۷ مورخ ۶/۸/۱۳۸۳، شماره ۶۸۵۴/۷ مورخ ۱۷/۸/۱۳۸۲، شماره ۵۹۳۶ مورخ ۱۴/۷/۱۳۸۲ و نظریه اخیرالصدور شماره ۲۲۴/۱۴۰۱/۷ مورخ ۲/۷/۱۴۰۱، اعلام شده؛ كسر یك سوم یا یك چهارم حقوق كارمندان، از اصل حقوق و مزایای كارمندان است كه مستمراً به آنان پرداخت می شود نه از باقیمانده آن و مزایای غیرمستمر، از جمله اضافه كاری، پاداش تشویقی، عیدی، كارانه، حق مأموریت، حق التدریس، حق التألیف و امثال آن از شمول ماده (۹۶) قانون اجرای احكام مدنی خارج است. لذا، استیفاء محكوم به شامل حقوق و مزایای غیرمستمر نبوده و صرفاً ناظر بر حقوق و مزایای مستمر كاركنان می باشد.

علی هذا، همان گونه كه ملاحظه می فرمایند؛ خواسته شاكی كسر یك چهارم یا یك سوم از كل حقوق و مزایای مستمر و غیرمستمر محكوم علیه است كه طبق قوانین و نظریات مشورتی اداره كل حقوقی قوه قضاییه فاقد توجیه مقرراتی بوده و اساساً نامه معترض عنه، مقرره ای بر خلاف قوانین و مقررات مورد استناد شاكی وضع نكرده است.”

هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ ۲۰/۹/۱۴۰۳ با حضور رئیس و معاونین دیوان عدالت اداری و رؤسا و مستشاران شعب دیوان تشکیل شد و پس از بحث و بررسی با اکثریت آراء به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است.

رأی هیأت عمومی

اولاً براساس اصل هفتاد و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، صلاحیت تفسیر قانون از شئون مجلس شورای اسلامی است و قضات نیز در مقام تمیز حق می توانند قوانین را تفسیر نمایند و خارج از این موارد، مقامات دیگر دارای صلاحیت تفسیر قانون نیستند و هیأت عمومی دیوان عدالت اداری نیز سابقاً و براساس آراء مختلف خود از جمله رأی شماره ۹۶۱۰۰۹۰۹۰۵۸۰۰۴۸۲ مورخ ۲۴/۵/۱۳۹۶ این هیأت صراحتاً اعلام کرده است که صلاحیت تفسیر قوانین از حدود وظایف و اختیارات مقامات اجرایی خارج است. ثانیاً براساس ماده ۹۶ قانون اجرای احکام مدنی مصوب سال ۱۳۵۶: «از حقوق و مزایای کارکنان سازمان ها و مؤسسات دولتی یا وابسته به دولت و شرکت های دولتی و شهرداری ها و بانک ها و شرکت ها و بنگاه های خصوصی و نظایر آن در صورتی که داری زن یا فرزند باشند ربع و الا ثلث توقیف می شود.» ثالثاً براساس ماده ۸۳ آیین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجرا و طرز رسیدگی به شكایت از عملیات اجرایی مصوب ۱۱/۶/۱۳۸۷ رییس قوه قضاییه: «از حـقوق و مزایای كاركنان ادارات، سازمـان ها و مـؤسسات دولتی یا وابسته به دولت و شركت های دولتی و شهرداری ها و بانك ها و شركت ها و نهادها و بنیادها و بنگاه های خصوصی و نظایر آن در صورتی كه دارای كسان واجب النفقه باشند ربع و الّا ثلث توقیف می شود.» با توجه به احکام قانونی مذکور و با عنایت به این که عبارت «حقوق و مزایا» اطلاق داشته و براساس ماده ۲۶ قانون اجرای احکام مدنی: «اختلاف ناشی از اجرای احکام راجع به دادگاهی است که حکم توسط آن دادگاه اجرا می شود» و مطابق ماده ۲۷ قانون مذکور: «اختلافات راجع به مفاد حکم همچنین اختلافات مربوط به اجرای احکام که از اجمال یا ابهام حکم یا محکوم به حادث شود در دادگاهی که حکم را صادر کرده رسیدگی می شود» و از طرف دیگر مطابق صراحت ماده ۹۸ قانون اجرای احکام مدنی: «توقیف حقوق و مزایای استخدامی مانع از این نیست که اگر مالی از محکوم علیه معرفی شود برای استیفای محکوم به توقیف گردد»، بنابراین تفسیر این که مراد از عبارت «حقوق و مزایا» چه بوده و چه مواردی از آن قابل توقیف است، در صلاحیت شعبه مجری حکم است و انحصار موارد توقیف به حقوق پایه، فوق العاده ویژه، فوق العاده کارگاهی و فوق العاده جذب به شرح مقرر در بخشنامه شماره ح د/۳۷ـ۴۰۱۹/۴۵۴۲۵ مورخ ۲۸/۲/۱۳۸۷ شرکت ملّی نفت ایران مغایر با مواد ۲۶، ۲۷، ۹۶ و ۹۸ قانون اجرای احکام مدنی و ماده ۸۳ آیین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجرا و طرز رسیدگی به شكایت از عملیات اجرایی و خارج از حدود اختیار صادرکننده بخشنامه است و بخشنامه مذکور مستند به بند ۱ ماده ۱۲ و ماده ۸۸ قانون دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲ ابطال می شود. این رأی براساس ماده ۹۳ قانون دیوان عدالت اداری (اصلاحی مصوب ۱۰/۲/۱۴۰۲) در رسیدگی و تصمیم گیری مراجع قضایی و اداری معتبر و ملاک عمل است.

رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ـ احمدرضا عابدی

اینستاگرام مجله کارگزینی

https://www.instagram.com/sayah.shahdi/?hl=fa

تلگرام مجله کارگزینی

http://t.me/+eRSSofhaSpo4ZGNk

بله مجله کارگزینی

https://ble.ir/join/7Av5Cf8ewk

ایتا مجله کارگزینی

https://eitaa.com/joinchat/2472476892Cc49c00e72f

kargozin.com وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *