تلگرام مجله کارگزینی
منوی دسته بندی

قانون بانك مركزی جمهوری اسلامی ايران مصوب ۱۴۰۲,۰۳,۳۰با اصلاحات و الحاقات بعدي

قانون بانك مركزی جمهوری اسلامی ايران مصوب ۱۴۰۲,۰۳,۳۰ با اصلاحات و الحاقات بعدي

قانون بانك مركزی جمهوری اسلامی ايران مصوب ۱۴۰۲,۰۳,۳۰با اصلاحات و الحاقات بعدي

فصل اول : كليات

 

ماده ۱– اختصارات و اصطلاحات بكاررفته در اين قانون، در معاني مشروح ذيل است:

 

الف – بانك مركزي: بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران

 

ب – هيأت عالي: هيأت عالي بانك مركزي

 

پ – رئيس كل: رئيس كل بانك مركزي

 

ت – معاون سياستگذاري پولي: معاون سياستگذاري پولي بانك مركزي

 

ث – معاون تنظيم گري و نظارت: معاون تنظيم گري و نظارت بانك مركزي

 

ج – شوراي فقهي: شوراي فقهي بانك مركزي

 

چ – عمليات بانكي: دريافت سپرده از اشخاص حقيقي يا حقوقي و اعطاي تسهيلات يا ايجاد اعتبار

 

ح – مؤسسه اعتباري: اشخاص حقوقي كه با مجوز بانك مركزي يا به موجب قانون، تحت عنوان «بانك» يا «مؤسسه اعتباري غيربانكي» به انجام عمليات بانكي مبادرت مي‌ نمايند.

 

خ – خدمات بانكي: مجموعه اقداماتي غير از عمليات بانكي، نظير صدور ضمانتنامه و گشايش اعتبار اسنادي كه مؤسسه اعتباري مي‌ تواند در چهارچوب قوانين مربوط به مشتريان ارائه دهد و در قبال آن كارمزد دريافت كند.

 

د – بانكداري اسلامي: الگوي خاصي از بانكداري است كه در آن، عمليات و خدمات بانكي در چهارچوب اهداف نظام اسلامي و سازگار با شريعت و موازين اسلامي تنظيم مي‌ گردد.

 

ذ – شبكه بانكي: مجموعه مؤسسات اعتباري كه به موجب قانون يا با مجوز بانك مركزي به انجام عمليات بانكي اشتغال دارند.

 

ر – اشخاص تحت نظارت: كليه مؤسسات اعتباري، صندوقهاي قرض الحسنه، تعاونيهاي اعتبار و ساير مؤسسات سپرده پذير، شركتهاي واسپاري (ليزينگ)، صرّافي‌ ها، شركتهاي مديريت داراييهاي مؤسسات اعتباري، شركتهاي اعتبارسنجي ارائه دهنده خدمات به مؤسسات اعتباري و ساير اشخاصي كه به انجام عمليات يا ارائه خدمات بانكي و ارائه ابزارهاي پرداخت، اشتغال دارند، در اين قانون، با عنوان «اشخاص تحت نظارت» ياد مي شوند. تشخيص مصاديق، بر عهده بانك مركزي است.

 

ز – اشخاص مرتبط: اشخاص حقيقي يا حقوقي كه با «اشخاص تحت نظارت» واجد رابطه مالكيتي مؤثر، شراكت تجاري، نمايندگي (اعم از نمايندگي قراردادي، قانوني و قضائي) يا مديريتي بوده يا داراي قرابت نسبي يا سببي (طبقه اول يا درجه يك از طبقه دوم) با سهامداران مؤثر يا مديرانِ «اشخاص تحت نظارت» باشند. تشخيص مصاديق، بر عهده بانك مركزي است.

 

ژ – گزير: مجموعه اقداماتي كه تحت راهبري بانك مركزي به منظور صيانت از منافع عموم و حفظ ثبات مالي در خصوص مؤسسات اعتباري كه با ناترازي مواجه شده يا در معرض ورشكستگي قرار گرفته اند، در چهارچوب قانون، اجراء مي شود.

 

س – بازسازي: مجموعه اقداماتي كه «اشخاص تحت نظارت» بايد حسب درخواست بانك مركزي در چهارچوب اين قانون و به‌ منظور بازيابي سلامت مالي يا بهبود شاخصهاي احتياطي خود انجام دهند.

 

ش – سهامدار مؤثر: سهامداري كه به تشخيص بانك مركزي، يك يا چند عضو هيأت‌ مديره «شخص تحت نظارت» به تنهايي توسط او انتخاب مي شود.

 

ص – نظام پرداخت: مجموعه ابزارها،‌ نهادها، فرايندها و فناوري‌ هايي‎ كه در چهارچوب قوانين مربوط، به ‌منظور پرداخت وجه معاملات و بازپرداخت ديون بكار گرفته مي‌ شود.

 

ض – رمز‌پول: نوعي پول رقومي (ديجيتال) رمزنگاري ‌شده‌ است كه در بستر پايگاه داده اشتراكي به ‌صورت متمركز (با محوريت بانك مركزي) يا غيرمتمركز ايجاد و به ‌صورت غير‌متمركز مبادله مي‌شود.

 

ماده ۲– اهداف اين قانون عبارت است از:

 

الف – كمك به تحقق اهداف و احكام اقتصادي مندرج در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران به ويژه بند (۵) اصل چهل و سوم (۴۳) و سياست هاي كلي نظام به ويژه بندهاي (۱) و (۹) سياست هاي كلي اقتصاد مقاومتي

 

ب – افزايش استقلال بانك مركزي در بكارگيري ابزارهاي قانوني مورد ‌نياز براي تحقق اهداف مندرج در ماده (۳) اين قانون

 

پ – افزايش توان نظارت بانك مركزي بر «اشخاص تحت نظارت»

 

ت – ارتقاي سلامت، اثربخشي و پاسخگويي شبكه بانكي

 

ث – مديريت اعتبارات و تنظيم جريان نقدينگي كشور، به‌ منظور هدايت تسهيلات و اعتبارات در جهت توسعه زيرساخت‌ هاي كشور و تأمين مالي پايدار و عادلانه واحدهاي اقتصادي و خانوارها و جلوگيري از توزيع و انباشت غيرقانوني ثروت

فصل دوم : مسؤوليت‌، اهداف، وظايف و اختيارات

 

ماده ۳

 

الف – مسؤوليت استقرار بانكداري اسلامي و پيگيري اجراي قوانين مرتبط با بخش پولي و بانكي بر عهده بانك مركزي است.

 

ب – بانك مركزي بايد اهداف زير را با رعايت سياستهاي كلي نظام موضوع اصل يكصد و دهم (۱۱۰) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران محقق كند:

 

۱– مهار (كنترل) تورم

 

۲– ثبات و سلامت شبكه بانكي و ساير «اشخاص تحت نظارت»

 

۳– حمايت از رشد اقتصادي و اشتغال

 

۴– كمك به حفظ و ارتقاي ارزش پول ملي

 

۵– كمك به تحقق عدالت اجتماعي

 

ماده ۴– وظايف و اختيارات بانك مركزي با رعايت قوانين مربوط به شرح زير است:

 

الف – وظايف:

 

۱– جلوگيري از بروز تخلف توسط «اشخاص تحت نظارت» و تنبيه «اشخاص تحت نظارت» متخلف

 

۲– تنظيم گري نظام پرداخت كشور

 

۳– ايجاد زيرساخت هاي فني لازم براي تحقق اهداف بانك مركزي از جمله تشكيل پايگاه(هاي) جامع جمع آوري و تحليل داده

 

۴– توسعه نهادهاي تضمين و توثيقِ موردنياز در عمليات و خدمات بانكي

 

۵– ايجاد زيرساختهاي بانكي لازم براي تسهيل مبادلات خارجي كشور

 

۶– ايجاد زيرساخت هاي موردنياز و انجام پيگيري هاي لازم براي انعقاد پيمانهاي پولي دو يا چندجانبه با ساير كشورها

 

۷– ايجاد و تقويت زمينه ها، ابزارها و نهادهاي لازم براي تأمين مالي بانكي خُرد فراگير

 

۸– ايجاد زمينه لازم براي گسترش تعاون عمومي و سنت قرض الحسنه از طريق توسعه مؤسسات قرض الحسنه و ترويج وقف و حبس پول

 

۹– جلوگيري از صوري سازي عقود اسلامي و رفع موانع موجود در اجراي آن عقود

 

۱۰– تكميل و به‌ روزرساني الگوي عملياتي بانكداري اسلامي با استفاده از مراكز علمي حوزوي و دانشگاهي و تهيه پيش نويس لوايح لازم در اين زمينه

 

۱۱– برنامه ريزي و تمهيد مقدمات موردنياز براي دسترسي عادلانه عموم خانوارها و بنگاهها و مناطق مختلف كشور به تسهيلات و خدمات بانكي

 

۱۲ – توسعه ‌روشهاي تأمين مالي بانكي زنجيره توليد

 

۱۳– تنظيم ‌گري در حوزه رمزپول‌ ها و نظارت بر مبادله آنها در چهارچوب قوانين مربوط

 

۱۴– گسترش و تنظيم گري فناوري نوين مالي (فين تك ) فعال در حوزه نقل و انتقال پول و ابزارهاي پرداخت

 

۱۵– پايش مستمر وضعيت اقتصاد كشور و انتشار گزارشهاي فصلي در خصوص ميزان تحقق اهداف بانك مركزي

 

۱۶– پايش مستمر عملكرد «اشخاص تحت نظارت» و تهيه گزارش هاي فصلي در زمينه ميزان همسويي آنها با اهداف بانك مركزي

 

۱۷– ارائه مشاوره به دولت و مجلس شوراي اسلامي در خصوص ‌طرحها و لوايح مرتبط با اهداف، وظايف و اختيارات بانك مركزي

 

۱۸– ايفاي نقش به‌‌ عنوان بانكدار انحصاري دولت و مؤسسات اعتباري

 

۱۹– ايفاي نقش نظارتي مصرح در قوانين مربوط به صادرات و واردات طلا و معاملات طلاي شمش و مسكوك

 

۲۰– نگهداري و مديريت ذخاير بين‏ المللي كشور نظير ارز و طلا

 

۲۱– تحكيم حكمراني پول ملي از طريق نظارت مؤثر بر آن

 

۲۲– ايفاي نقش نظارتي مصرح در قوانين مرتبط با ورود و خروج ارز و پول رايج كشور

 

۲۳– نگهداري جواهرات ملي

 

ب – اختيارات:

 

۱– بكارگيري ابزارهاي سياست‌ هاي ارزي و پولي

 

۲– خريد و فروش طلا و ارز با هدف مديريت بازار و حفظ ارزش ذخاير بين المللي كشور

 

۳– طراحي و انتشار انواع اوراق مالي و خريد و فروش آنها و ساير اوراق بهادار به منظور مديريت (كنترل) حجم نقدينگي و اعتبارات

 

۴ – انتشار انواع اسكناس، مسكوك و پول رقومي (ديجيتال) بانك مركزي (سي.بي.دي.سي)

 

۵– دريافت كارمزد در برابر ارائه خدمات در چهارچوب دستورالعملهاي مصوب هيأت عالي

 

۶– مشاركت و عضويت در نهادهاي پولي و سازمان‏هاي بين ‏المللي با رعايت اصول هفتاد و هفتم (۷۷)، يكصد و بيست و پنجم (۱۲۵) و يكصد و سي و نهم (۱۳۹) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران

 

۷– انجام عمليات بانكي و تبادل خدمات بانكي با مؤسسات اعتباري خارجي و نهادهاي پولي بين ‏المللي

 

۸– همكاري با بانك مركزي ساير كشورها

 

۹– ايجاد شعبه يا نمايندگي در داخل يا خارج از كشور

 

۱۰– ايجاد و توسعه بازارهاي متشكل ارز و رمز پول هاي مجاز

 

۱۱– ايجاد و اداره مؤسسات آموزشي و پژوهشي مرتبط با وظايف بانك مركزي در چهارچوب قوانين و ضوابط مربوط

 

تبصره ۱– تصميم ‌گيري در خصوص جواز يا عدم جواز نگهداري و مبادله انواع رمزپول در چهارچوب قانون برعهده هيأت ‌عالي است.

 

تبصره ۲– ‌ سهام بانك مركزي در شركتهاي تابعه يا وابسته به بانك مركزي كه مشمول گروه دو ماده (۲) قانون اجراي سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (۴۴) قانون اساسي مصوب ۸ /۱۱ / ۱۳۸۶ با اصلاحات و الحاقات بعدي هستند، به عنوان سهام ممتاز، تلقي شده و تعيين اعضاي هيأت ‌مديره و مديرعامل و كليه اختيارات مديريتي شركتهاي مزبور با بانك مركزي است. بانك مركزي مكلف به جبران ضرر و زيان ناشي از اجراي اين حكم نسبت به سهامداراني كه قبل از لازم‌ الاجرا شدن اين حكم، سهامدار شركتهاي مذكور بوده‌ اند، مي‌ باشد و در صورت درخواست آنان، موظف به خريد سهام آنها با جبران كاهش ارزش ناشي از اجراي اين تبصره است. رعايت مواد (۲) و (۳) قانون اجراي سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (۴۴) قانون اساسي در مورد شركتهاي تابعه يا وابسته به بانك مركزي الزامي است.

فصل سوم : ساختار

 

ماده ۵– اركان بانك مركزي عبارت است از:
۱- مجمع عمومي
۲- هيأت عالي
۳- هيأت عامل
۴- هيأت نظار
۵- شوراي فقهي

 

مبحث اول – مجمع عمومي

 

ماده ۶

 

الف – اعضاي مجمع عمومي بانك مركزي عبارتند از:

 

۱– رئيس ‌جمهور (رئيس مجمع)

 

۲– وزير امور اقتصادي و دارايي

 

۳– رئيس سازمان برنامه و بودجه كشور

 

۴– دو نفر از وزرا به ‌انتخاب هيأت وزيران

 

تبصره – دو نفر از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به انتخاب مجلس به عنوان ناظر (بدون حق‌ رأي؛ يك نفر از بين اعضاي كميسيون اقتصادي و يك نفر از بين اعضاي كميسيون برنامه و بودجه و محاسبات) و رئيس كل بانك مركزي به عنوان دبير (بدون حق ‌رأي) در جلسات مجمع شركت مي‌ كنند.

 

ب – وظايف مجمع عمومي بانك مركزي به شرح زير است:

 

۱– انتخاب اعضاي هيأت نظار به پيشنهاد وزير امور اقتصادي و دارايي

 

۲– بررسي و تصويب صورتهاي مالي بانك مركزي

 

۳– اتخاذ تصميم نسبت به گزارش هاي هيأت نظار

 

۴– تصويب بودجه و تفريغ بودجه بانك مركزي با رعايت اصول پنجاه و دوم (۵۲) و پنجاه و پنجم (۵۵) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران

 

۵– ساير وظايفي كه به موجب اين قانون بر عهده مجمع عمومي بانك مركزي قرار داده شده است.

 

مبحث دوم – هيأت عالي

 

تركيب هيأت عالي

 

ماده ۷ 

 

الف – اعضاي هيأت عالي عبارتند از:

 

۱– رئيس كل (رئيس هيأت عالي)

 

۲– وزير امور اقتصادي و دارايي

 

۳– رئيس سازمان برنامه و بودجه كشور

 

۴– دو نفر اقتصاددان متخصص در زمينه سياستگذاري پولي و ارزي

 

۵– دو نفر متخصص در حوزه بانكداري (يك نفر در زمينه حقوق بانكي و يك نفر در زمينه امور مالي)

 

۶– معاون سياستگذاري پولي

 

۷– معاون تنظيم گري و نظارت

 

۸– دادستان كل كشور
دو نفر از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي مقرر در تبصره بند «الف» ماده (۶) اين قانون به عنوان ناظر (بدون حق ‌رأي) در جلسات هيأت عالي شركت ميكنند. اين افراد، مشمول قواعد مديريت تعارض منافع هستند.

 

تبصره – اعضاي موضوع اجزاي (۱)، (۴)، (۵)، (۶) و (۷) اين بند بايد تسلط كافي به مباني بانكداري اسلامي و ‌روشهاي اجراي آن داشته باشند.

 

ب – رئيس كل مطابق ترتيبات مذكور در مصوبه ۲۴ /۸ /۱۳۹۳ مجمع تشخيص مصلحت نظام در خصوص نحوه اداره بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران توسط رئيس ‌جمهور منصوب و عزل مي شود. همچنين رئيس كل علاوه بر شرط مذكور در تبصره بند «الف» اين ماده بايد از كفايت علمي و تجربي و ساير شرايط مذكور در مصوبه يادشده برخوردار باشد.

 

پ – اعضاي موضوع اجزاي (۴) و (۵) بند «الف» اين ماده به پيشنهاد رئيس كل و تأييد و حكم رئيس ‌جمهور منصوب مي شوند و عزل آنان نيز قبل از اتمام مدت حكم، به پيشنهاد رئيس كل و تأييد رئيس جمهور امكان پذير است.

 

ت – دوره مسؤوليت اعضاي موضوع اجزاي (۴) و (۵) بند «الف» اين ماده به مدت پنج سال مي باشد و انتخاب مجدد آنها بلامانع است. به منظور ثبات بخشي به سياست هاي پولي كشور، در اولين دوره اجراي اين قانون، حكم يكي از دو عضوِ يادشده براي مدت دو سال و نيم و حكم عضو ديگر براي مدت پنج سال صادر مي شود. در دوره هاي بعدي، احكام همه اعضا، پنج ساله خواهد بود. در صورت فوت، استعفا يا عزل هر يك از اعضاي موضوع اجزاي (۴) و (۵) جايگزين وي بايد ظرف يك ماه تعيين شود. حكم عضو جايگزين براي باقي مانده دوره عضو متوفي، مستعفي يا معزول صادر مي شود.

 

ث – اعضاي موضوع جزء (۴) بند «الف» اين ماده بايد مدرك دكتري علوم اقتصادي داشته و از دانش كافي در زمينه اقتصاد كلان و سياستگذاري پولي و ارزي و حداقل ده سال تجربه مرتبط برخوردار باشند.

 

ج – اعضاي موضوع جزء (۵) بند «الف» اين ماده بايد از شرايط اختصاصي زير برخوردار باشند:

 

۱– عضو متخصص در زمينه حقوق بانكي: داشتن مدرك دكتري در رشته حقوق با گرايش مرتبط و حداقل ده سال تجربه مرتبط

 

۲– عضو متخصص در امو رمالي: داشتن مدرك دكتري در يكي از رشته‌ هاي علوم اقتصادي، مالي، بانكداري يا حسابداري و حداقل ده سال تجربه مرتبط

 

چ – اعضاي موضوع اجزاي (۴) و (۵) بند «الف» اين ماده بايد به صورت تمام وقت در خدمت بانك مركزي بوده و نمي‌توانند شغل يا سمت‌ موظف يا غيرموظف اعم از مديريتي، كارشناسي يا مشاوره اي در بخش دولتي يا غيردولتي داشته باشند. اين ممنوعيت شامل موارد مستثني شده ذيل اصل يكصد و چهل و يكم (۱۴۱) قانون اساسي نمي شود. حقوق و مزاياي اعضاي يادشده مطابق حقوق و مزاياي مقامات موضوع بند «ج» ماده (۷۱) قانون مديريت خدمات كشوري مصوب ۸ /۷ /۱۳۸۶ توسط بانك مركزي پرداخت مي شود.

 

تبصره – در صورتي كه عضو هيأت عالي مستخدم رسمي يا پيماني هر يك از دستگاههاي اجرائي موضوع ماده (۵) قانون مديريت خدمات كشوري باشد، دستگاه موظف است بلافاصله پس از صدور حكم عضويت وي در هيأت عالي، او را به بانك مركزي مأمور نموده و هرگونه افزايش در حقوق قانوني، از جمله ارتقاء، افزايش حقوق سنواتي، افزايش گروه، رتبه و ساير موارد را در طول دوره مأموريت اعمال كند.

 

ح – اعضاي موضوع اجزاي (۴)، (۵)، (۶) و (۷) بند «الف» اين ماده بايد واجد شرايط عمومي زير باشند:

 

۱– وثاقت، امانت، اعتقاد و التزام عملي به اسلام، ولايت فقيه، نظام جمهوري اسلامي و قانون اساسي

 

۲– تابعيت جمهوري اسلامي ايران و نداشتن تابعيت مضاعف يا پروانه اقامت دائم در كشور خارجي براي خود، همسر و فرزندان تحت تكفل

 

۳– داشتن حُسن شهرت و توانايي انجام وظايف

 

۴– نداشتن سابقه محكوميت كيفري مؤثر و محكوميت قطعي به جرائم اقتصادي

 

۵– نداشتن سابقه محكوميت قطعي انتظا‏مي به مجازاتهاي مذكور در بندهاي «د»، «و» و «ي» ماده (۹) قانون رسيدگي به تخلفات اداري مصوب۷ /۹ /۱۳۷۲

 

وظايف هيأت عالي

 

ماده ۸– وظايف هيأت عالي با رعايت قوانين مربوط به شرح زير است:

 

۱– تعيين سياست هاي پولي، ارزي و اعتباري بانك مركزي و تصويب ابزارهاي مورد‌نياز اجراي سياست پولي در چهارچوب اسناد بالادستي ذي ربط

 

۲– تصويب برنامه هاي اجرائي كه توسط رئيس كل براي تحقق اهداف بانك مركزي پيشنهاد مي شود.

 

۳– نظارت بر عملكرد هيأت عامل بانك مركزي

 

۴– اتخاذ تصميم در خصوص تعيين هيأت سرپرستي موقت بازسازي و گزير مؤسسات اعتباري متخلف يا در معرض خطر

 

۵– اجازه تأسيس و تعطيلي شعب، نمايندگي‌ها، مؤسسات و شركتهاي تابعه بانك مركزي در چهارچوب قوانين و مقررات مرتبط

 

۶– اتخاذ تدابير لازم براي مديريت نقدينگي و هدايت تسهيلات و اعتبارات بانكي در جهت تحقق هدف مذكور در جزء (۳) بند «ب» ماده (۳) اين قانون

 

۷– اظهارنظر درباره بودجه سالانه بانك مركزي

 

۸– اتخاذ تصميم در خصوص انتشار يا از گردش خارج نمودن انواع اسكناس و مسكوك و ساير انواع پول ملي

 

۹– اتخاذ تصميم در مورد تعيين سقف نرخ سود سپرده هاي سرمايه گذاري و تسهيلات مبتني‌ بر عقود با بازدهي معين

 

۱۰– اتخاذ تصميم در مورد نرخ كارمزد تسهيلات قرض‌ الحسنه معادل هزينه پرداخت تسهيلات

 

۱۱– اتخاذ تصميم در مورد نرخ كارمزد انواع خدمات بانكي متناسب با هزينه تمام شده خدمات

 

۱۲– اتخاذ تصميم در خصوص اعطاي اعتبار به صندوق ضمانت سپرده ها

 

۱۳– تصويب استانداردهاي حسابداري، حسابرسي و گزارشگري مالي بانك مركزي و «اشخاص تحت نظارت» براي پيشنهاد به مرجع قانوني تدوين استانداردهاي يادشده

 

۱۴– بررسي و تصويب گزارش هاي رئيس كل، قبل از ارائه به مجلس شوراي اسلامي و مجمع عمومي بانك مركزي

 

۱۵– بررسي و تصويب گزارشهاي دوره هاي بانك مركزي قبل از انتشار

 

۱۶– تعيين حدود مجاز نگهداري و نقل و انتقال اسكناس، مسكوك و ابزارهاي پرداخت مشابه، از جمله چكهاي تضمين شده، توسط اشخاص حقيقي و حقوقي و واريز يا برداشت نقدي از طريق مؤسسات اعتباري

 

۱۷– نظارت بر حُسن اجراي سياستهاي پولي، ارزي و اعتباري در تحقق و انطباق با مسؤوليت، اهداف و وظايف بانك مركزي

 

ماده ۹

 

الف – جلسات هيأت عالي با حضور دو سوم اعضا رسميت مي‌‌ يابد و تصميمات آن با رأي موافق اكثريت ‌مطلق ‌آرا‌ي اعضاي حاضر اتخاذ مي‌ گردد.

 

ب – دبيرخانه هيأت عالي در حوزه قائم ‌مقام رئيس كل مستقر مي شود. قائم مقام رئيس كل به عنوان دبير هيأت عالي (بدون حق‌ رأي) در جلسات شركت مي كند.

 

پ – قرارگرفتن موضوعات در دستور هيأت ‌عالي منوط به موافقت رئيس ‌كل است. موضوعات مرتبط با بندهاي (۳) و (۱۷) ماده (۸) اين قانون از اين قاعده مستثني است. هر يك از اعضاي هيأت‌ عالي مي تواند موضوعات مرتبط با بندهاي يادشده را براي طرح در جلسه به دبيرخانه هيأت‌ عالي اعلام كند.

 

ت – جلسات هيأت عالي حداقل دو بار در ماه تشكيل مي‌شود. جلسات فوق ‌‌العاده هيأت عالي به درخواست رئيس كل يا حداقل دو عضو ديگر هيأت عالي تشكيل ميشود.

 

ث – اعضاي هيأت عامل و ساير اشخاص ذي ربط با موضوع جلسه، به تشخيص رئيس كل، مي‌توانند بدون حق ‌رأي در جلسات هيأت عالي شركت كنند.

 

نشست ويژه سياستگذاري پولي و ارزي

 

ماده ۱۰

 

الف – رئيس كل موظف است اولين جلسه هيأت عالي در هر فصل را با عنوان «نشست ويژه سياستگذاري پولي و ارزي»، به بررسي اثربخشي سياست‌ هاي پولي، ارزي و اعتباري اجرا شده بانك مركزي اختصاص دهد. كليه تصميمات معطوف به سياستگذاري پولي، ارزي و اعتباري كه به تشخيص رئيس كل بر فضاي كسب و كار كشور تأثير جدي خواهد داشت، صرفاً بايد در اين نشستها اتخاذ شود.
رئيس كل، وزير امور اقتصادي و دارايي و رئيس سازمان برنامه و بودجه كشور بايد در اين نشستها شركت كنند. رؤساي اتاقهاي «بازرگاني، صنايع، معادن و كشاورزي ايران»، «تعاون ايران» و «اصناف ايران» الزاماً بايد براي شركت در نشستهاي ويژه سياستگذاري پولي و ارزي و استماع نظرات آنان دعوت شوند. شركت رؤساي اتاقهاي يادشده در نشستهاي ويژه هيأت‌ عالي، منوط به رعايت بندهاي «الف»، «ب»، «ت»، «ث» و «خ» ماده (۶۰) اين قانون است. همچنين رئيس كل مي‌ تواند افراد ديگري از بخش دولتي، تعاوني يا خصوصي و يا كارشناسان مستقل را به منظور اطلاع از نظرات مشورتي آنان به صورت موردي با رعايت قواعد محرمانگي موضوع ماده (۱۱) اين قانون براي حضور در نشستهاي ويژه سياستگذاري دعوت كند.
نشستهاي فوق العاده سياستگذاري پولي و ارزي در خارج از زمان هاي مقرر در صدر اين بند، به درخواست رئيس كل، وزير امور اقتصادي و دارايي يا حداقل دو نفر از اعضاي هيأت عالي براي تبادل نظر در موضوع موردنظر درخواست كنندگان و در صورت ضرورت، اتخاذ تصميم در باره آن موضوع تشكيل مي‌ شود.

 

ب – رئيس كل موظف است حداقل سه روز قبل از برگزاري نشست ويژه سياستگذاري (غير از نشستهاي فوق العاده)، گزارش عملكرد بانك مركزي و شبكه بانكي كشور در دوره مورد گزارش را در اختيار اعضاي اصلي و ناظر هيأت عالي قرار دهد. گزارش رئيس كل بايد مشتمل بر فصل هاي زير باشد:

 

۱ – تغييرات حجم و رشد نقدينگي، پايه پولي و اجزاي آن و روند نرخهاي سود در دوره مورد گزارش

 

۲ – عملكرد بانك مركزي، نقش دولت و شبكه بانكي در رابطه با ثبات يا تغييرات سطح عمومي ‌قيمتها

 

۳– عملكرد بانك مركزي و شبكه بانكي كشور در مجموع و هريك از مؤسسات اعتباري به ‌‌تفكيك، در زمينه ثبات و سلامت شبكه بانكي كشور

 

۴ – عملكرد بانك مركزي، شبكه بانكي كشور در مجموع و هر يك از مؤسسات اعتباري به ‌‌تفكيك در زمينه حمايت از رشد اقتصادي و اشتغال، گسترش زيرساختها، توسعه فناوري و افزايش صادرات كشور

 

۵ – مطالبات، بدهي ها و تعهدات خارجي كشور، وضعيت بازار ارز و عملكرد بانك مركزي در زمينه حفظ و ارتقاي ارزش پول ملي و بهبود تراز پرداخت ها

 

۶ – ارزيابي نتايج و پيامدهاي سياستها و اقدامات مصوب در نشستهاي قبلي،.پيش‌ بيني وضعيت آتي و پيشنهادهاي رئيس كل براي اجرا در دوره پيش رو هيأت عالي ميتواند پس از بحث و بررسي، گزارش رئيس كل را عيناً تأييد يا اصلاحات لازم را در آن اعمال كند. نظرات متفاوت اعضاي هيأت عالي، رؤساي اتاقها و ساير مدعوين كه به تصويب اكثريت اعضاي حاضر هيأت عالي نرسيده، در صورت درخواست آنان به صورت جداگانه به متن گزارش الصاق مي‌شود. مصوبات نشستهاي ويژه سياستگذاري به همراه مستندات و منضمات آن بايد ظرف سه روز كاري توسط رئيس كل براي مقام معظم رهبري، رئيس ‌جمهور، رئيس مجلس شوراي اسلامي، رئيس قوه قضائيه، وزير امور اقتصادي و دارايي و رؤساي كميسيونهاي اقتصادي و برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شوراي اسلامي ارسال شود. اطلاع‌ رساني عمومي درباره مذاكرات و تصميمات نشستهاي ويژه سياستگذاري صرفاً توسط رئيس كل صورت مي‏گيرد.

 

قواعد افشاء و محرمانگي

 

ماده ۱۱

 

الف – اصل در مذاكرات و مصوبات هيأت عالي و ساير اركان بانك مركزي، غيرمحرمانه بودن و انتشار عمومي آنهاست. بانك مركزي موظف است مشروح مذاكرات و مصوبات هيأت عالي را نهايتاً تا ده روز كاري پس از برگزاري جلسه از طريق پايگاه اطلاع رساني خود منتشر كند.

 

ب – موارد زير از انتشار عمومي مستثني هستند:

 

۱ – موضوعات مؤثر بر امنيت ملي و اسرار حاكميتي

 

۲ – اطلاعاتي كه افشاي آنها مصداق نقض حريم خصوصي يا اسرار تجاري اشخاص حقيقي يا حقوقي باشد.

 

۳ – مذاكرات و تصميماتي كه انتشار آنها قبل از نهائي شدن ميتواند مورد سوء استفاده قرار بگيرد.

 

پ – دستورالعمل مربوط به قواعد محرمانگي در بانك مركزي مشتمل بر نحوه انتشار مذاكرات و مصوبات و شرايط و زمانبندي خروج مصوبات محرمانه از قيد محرمانگي، به پيشنهاد هيأت عالي به تصويب مجمع عمومي بانك مركزي رسيده و بر روي پايگاه اطلاع رساني بانك مركزي قرار ميگيرد. تشخيص موارد محرمانه و غيرقابل انتشار در چهارچوب دستورالعمل مذكور با رئيس كل است.

 

ت – اعضاي اركان و كاركنان و كارگزاران بانك مركزي و ساير اشخاص مطلع نبايد اطلاعات محرمانه‌ دولت، بانك مركزي و «اشخاص تحت نظارت» را جز به موجب قانون يا حكم دادگاه افشا كنند.

 

شوراهاي تخصصي هيأت عالي

 

ماده ۱۲– شورا هاي تخصصي هيأت عالي عبارتند از:

 

۱ – شوراي سياستگذاري پولي و ارزي

 

۲ – شوراي تنظيم گري و نظارت بانكي

 

ماده ۱۳

 

الف – اعضاي شوراي سياستگذاري پولي و ارزي عبارتند از:

 

۱ – قائم‌ مقام رئيس كل (رئيس)

 

۲– معاون سياستگذاري پولي (دبير)

 

۳ – معاون ارزي رئيس كل

 

۴ – اعضاي موضوع جزء (۴) بند «الف» ماده (۷) اين قانون

 

۵ – اعضائي از هيأت عامل كه رئيس كل عضويت آنان را در اين شورا لازم مي داند.

 

۶ – سه نفر كارشناس مسلط به اقتصاد كلان و سياست‌ پولي با مدرك دكتري علوم اقتصادي و حداقل ده‌ سال سابقه كاري مرتبط و معتبر ترجيحاً از ميان مديران و كارشناسان بانك مركزي به انتخاب رئيس كل.

 

۷ – دو نفر متخصص امور ارزي با معرفي رئيس كل

 

تبصره ۱– اعضاي موضوع اجزاي (۶) و (۷) اين بند براي مدت دو سال انتخاب مي شوند و انتخاب مجدد ايشان بلامانع است. افراد يادشده، در صورتي كه قبل از صدور حكم عضويت، در استخدام بانك مركزي نبوده باشند، به صورت غيرموظف در جلسات شورا شركت مي كنند.

 

تبصره ۲– اعضاي موضوع اجزاي (۶) و (۷) بايد حائز شرايط مندرج در جزء (۱) بند «ح» ماده (۷) اين قانون باشند.

 

ب – وظايف شوراي سياستگذاري پولي و ارزي عبارت است از:

 

۱ – آماده سازي دستور‌كار و پيش نويس مصوبات هيأت عالي در موضوعات مرتبط با سياست هاي پولي و ارزي بانك مركزي

 

۲– ارزيابي اثربخشي سياست‌‌هاي پولي و ارزي بانك مركزي و ارائه گزارش به هيأت عالي

 

۳ – پايش مستمر عملكرد مؤسسات اعتباري از حيث همراهي با اهداف و سياست هاي اعلام شده بانك مركزي و ارائه پيشنهادات تشويقي يا تنبيهي لازم به هيأت عالي

 

۴ – انجام ساير اموري كه توسط هيأت عالي يا رئيس ‌‌كل ارجاع مي‌شود.

 

ماده ۱۴

 

الف – اعضاي شوراي تنظيم گري و نظارت بانكي عبارتند از:

 

۱– قائم ‌مقام رئيس كل (رئيس)

 

۲– معاون تنظيم گري و نظارت (دبير)

 

۳– معاون حقوقي رئيس كل

 

۴– اعضاي موضوع جزء (۵) بند «الف» ماده (۷) اين قانون

 

۵– اعضائي از هيأت عامل كه رئيس كل عضويت آنان را در اين شورا لازم مي داند.

 

۶ – سه نفر كارشناس مسلط به حقوق بانكي و موضوعات مرتبط با تنظيم گري و نظارت بانكي با مدرك دكتري مرتبط و حداقل ده سال سابقه كار مرتبط و معتبر، ترجيحاً از ميان مديران و كارشناسان بانك مركزي به انتخاب رئيس كل.

 

تبصره ۱– اعضاي موضوع جزء (۶) اين بند براي مدت دو سال انتخاب مي شوند و انتخاب مجدد آنها بلامانع است. افراد يادشده، در صورتي كه قبل از صدور حكم عضويت، در استخدام بانك مركزي نبوده باشند، به صورت غيرموظف در جلسات شورا مزبور شركت مي كنند.

 

تبصره ۲– اعضاي موضوع اجزاي (۵) و (۶) بايد حائز شرايط مندرج در جزء (۱) بند «ح» ماده (۷) اين قانون باشند.

 

ب – وظايف شوراي تنظيم گري و نظارت بانكي عبارت است از:

 

۱– آماده سازي دستور‌كار و پيش نويس مصوبات هيأت عالي در موضوعات مرتبط با تنظيم گري و نظارت بانكي

 

۲– ارزيابي اثربخشي تصميمات بانك مركزي در حوزه تنظيم گري و نظارت بانكي و ارائه گزارش به هيأت عالي

 

۳– پايش مستمر عملكرد «اشخاص تحت نظارت» از جهت تمكين به دستورالعمل هاي ابلاغي بانك مركزي در خصوص حفظ سلامت و ثبات شبكه بانكي و ارائه پيشنهادات تشويقي يا تنبيهي لازم به هيأت عالي

 

۴– انجام ساير اموري كه توسط هيأت عالي يا رئيس كل ارجاع مي‌شود.

 

مبحث سوم – هيأت عامل

 

ماده ۱۵

 

الف – رئيس كل، قائم مقام و معاونان رئيس كل، اعضاي هيأت عامل بانك مركزي را تشكيل مي دهند.

 

ب – قائم ‌مقام رئيس كل با پيشنهاد رئيس كل و تأييد و حكم رئيس جمهور منصوب و عزل مي شود.

 

تبصره – قائم ‌مقام رئيس كل بايد واجد شرايط مذكور در بند «ب» و جزء (۱) بند «ح» ماده (۷) اين قانون باشد.

 

پ – اجراي كليه وظايف و بكارگيري اختيارات بانك مركزي در اين قانون، در چهارچوب مصوبات هيأت عالي بر عهده هيأت عامل است. همچنين هيأت عامل مكلف به اجراي ساير اموري است كه از سوي هيأت عالي يا رئيس كل ارجاع مي ‌گردد. مصوبات هيأت عامل پس از تأييد رئيس كل، معتبر خواهد بود.

 

ماده ۱۶– رئيس كل، بالاترين مقام اجرائي بانك مركزي است و مسؤوليت اداره بانك مركزي و اجراي اين قانون و مقررات مربوط به آن را برعهده دارد. رئيس كل، عهده‌ دار كليه امور اجرائي بانك مركزي مي‌ باشد و در چهارچوب مصوبات هيأت عالي در قبال اقدامات بانك مركزي به رئيس‌ جمهور پاسخگوست.
همچنين رئيس ‌كل با رعايت قوانين مربوط، عهده دار وظايف زير است:

 

۱– نصب و عزل معاونان و مديران بانك مركزي

 

۲– سخنگويي بانك مركزي و هيأت‌‌عالي

 

۳– نمايندگي بانك مركزي در كليه مراجع رسمي داخلي و خارجي

 

۴– امضاي قرارداد و توافقنامه به نمايندگي از بانك مركزي

 

۵– طرح دعوي در مراجع رسمي داخلي و خارجي

 

۶– طراحي ساختار داخلي بانك مركزي در چهارچوب اين قانون و ارائه آن به هيأت عالي جهت تصويب

 

۷– پيشنهاد بودجه سالانه بانك مركزي به هيأت عالي

 

۸– ساير وظايف محوله از سوي هيأت عالي

 

تبصره ۱– رئيس كل مي‏تواند حق امضا و يا بخشي از وظايف اجرائي خود را به قائم‌ مقام، معاونان، مديران و كاركنان بانك مركزي تفويض كند. تفويض وظايف و حق امضا نافي مسؤوليت وي نيست.

 

تبصره ۲– اختيارات قائم مقام رئيس كل بجز مواردي كه در اين قانون تصريح ‌شده ‌است، از طرف رئيس كل تعيين مي‌شود و در صورت غيبت، استعفا يا فوت رئيس كل تا زمان تعيين جايگزين، قائم مقام داراي كليه اختيارات و وظايف رئيس كل مي‌باشد.

 

مبحث چهارم – هيأت نظار

 

ماده ۱۷

 

الف – هيأت نظار مركب از سه عضو حسابرس از ميان حسابرسان خبره مطلع در امور بانكي با داشتن حداقل ده سال سابقه مرتبط و دو عضو اقتصاددان متخصص بانكداري است كه به پيشنهاد وزير امور اقتصادي و دارايي و تأييد مجمع عمومي بانك مركزي براي مدت دو سال انتخاب مي شوند. رئيس هيأت از ميان اقتصاددانان عضو هيأت توسط وزير امور اقتصادي و دارايي انتخاب مي شود. اعضاي هيأت نظار بايد واجد شرايط مندرج در جزء (۱) بند «ح» ماده (۷) اين قانون باشند.

 

ب – وظايف هيأت نظار به شرح زير است:

 

۱– حسابرسي صورتهاي مالي بانك مركزي و تهيه گزارش هاي مربوط

 

۲– رسيدگي به دارايي ها و بدهي هاي بانك مركزي حداقل هر سه ماه يك بار و تهيه گزارش تغييرات

 

۳– تهيه گزارش هاي ادواري و موردي در رابطه با عملكرد بانك مركزي از لحاظ انطباق با قوانين و مقررات

 

۴– تفريغ بودجه بانك مركزي

 

پ – رئيس هيأت نظار موظف است گزارش هاي مصوب هيأت نظار را براي اعضاي مجمع عمومي بانك مركزي و اعضاي هيأت عالي ارسال كند.

 

ت – نمايندگان ناظر مجلس در مجمع عمومي بانك مركزي مي توانند حداقل ۴۸ ساعت قبل از برگزاري مجمع، گزارش خود را در ارتباط با گزارش هاي ارائه شده توسط هيأت نظار به دبيرخانه مجمع عمومي ارسال نمايند تا در دستور كار مجمع قرار گيرد. رئيس كل موظف است امكان دسترسي هيأت نظار به تمامي اطلاعات و اسناد و مدارك بانك مركزي را فراهم كند.

 

ث – رئيس كل موظف است نسخه اي از كليه تصميمات، اسناد و گزارش هاي مرتبط با عملكرد بانك مركزي را بلافاصله پس از تهيه يا تصويب به هيأت نظار تسليم نمايد.

 

ج – اعضاي هيأت نظار نمي‌توانند شغل يا سمت‌ موظف يا غيرموظف اعم از مديريتي، كارشناسي يا مشاوره اي در بخش دولتي يا غيردولتي داشته باشند. اين ممنوعيت شامل موارد مستثني شده ذيل اصل يكصد و چهل و يكم (۱۴۱) قانون اساسي نمي شود.
حقوق و مزاياي اعضاي هيأت نظار مطابق حقوق و مزاياي مقامات موضوع بند «ج» ماده (۷۱) قانون مديريت خدمات كشوري توسط وزارت امور اقتصادي و دارايي پرداخت مي شود. همچنين هزينه استفاده از خدمات حساب رساني كه حسب تشخيص رئيس هيأت نظار استفاده از خدمات آنها براي انجام مأموريت هاي هيأت نظار ضروري است، توسط وزارت امور اقتصادي و دارايي پرداخت مي شود. ساير هزينه هاي هيأت نظار، مشتمل بر هزينه هاي اداري و پشتيباني، توسط بانك مركزي تأمين خواهد شد.

 

چ – بانك مركزي موظف است با درخواست رئيس هيأت نظار، فضاي مناسب، امكانات، تجهيزات و نيروي انساني موردنياز هيأت را تأمين كند.

 

ح – آيين نامه داخلي هيأت نظار توسط رئيس هيأت تهيه شده و به تصويب مجمع عمومي مي رسد.

 

مبحث پنجم – شوراي فقهي

 

ماده ۱۸– براي حصول اطمينان از عدم مغايرت تصميمات بانك مركزي درباره نوع قراردادهاي مورد استفاده در عمليات بانكي (سپرده‌ گيري، پرداخت تسهيلات و ايجاد اعتبار) با موازين شرع، شوراي فقهي بانك مركزي با ترتيبات زير تشكيل مي شود:

 

الف – شوراي فقهي متشكل از افراد زير است:
۱ – پنج فقيه (مجتهد متجزي در حوزه فقه معاملات و صاحب نظر در مسائل پولي و بانكي)
۲ – قائم‌ مقام رئيس ‌كل
۳ – معاونان تنظيم گري و نظارت و حقوقي رئيس كل
۴ – يك نفر اقتصاددان متخصص در بانكداري اسلامي به انتخاب رئيس كل
۵ – يك نفر حقوقدان متخصص در بانكداري اسلامي به انتخاب رئيس كل
۶ – يك نفر از مديران عامل بانكهاي كشور به انتخاب وزير امور اقتصادي و دارايي
اعضاي موضوع اجزاي (۱)، (۴) و (۵) اين بند براي مدت پنج سال منصوب مي شوند و انتخاب مجدد آنان بلامانع است. همچنين اعضاي موضوع اجزاي (۳) تا (۶) بايد واجد شرايط مندرج در جزء (۱) بند «ح» ماده (۷) اين قانون باشند.

 

تبصره – رئيس كل مي تواند هر موقع لازم بداند در جلسه شوراي فقهي با حق رأي (در موضوعات غيرفقهي) شركت كند.

 

ب – حكم اعضاي حقيقي شوراي فقهي توسط رئيس كل صادر مي شود.

 

پ – فقهاي عضو شوراي فقهي به پيشنهاد مشترك مدير حوزه‏هاي علميه كشور و رئيس كل به شوراي نگهبان معرفي و با تأييد اكثريت فقهاي آن شورا انتخاب مي‏شوند.

 

ت – رئيس و نايب رئيس شوراي فقهي از ميان فقهاي عضو شورا با رأي اكثريتِ اعضا براي مدت دو سال انتخاب مي‏شوند.

 

ث – جلسات شوراي فقهي با حضور رئيس يا نايب رئيس شورا و حداقل دو نفر ديگر از فقهاي عضو شورا رسميت مي‌يابد. مصوبات فقهيِ شورا با رأي موافق سه نفر از فقهاي عضو شورا معتبر است و اعضاي غيرفقيه در موضوعات فقهي حق ‌رأي ندارند.

 

ج – يك نفر از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي با اولويت آشنايي با اقتصاد و بانكداري اسلامي به پيشنهاد كميسيون اقتصادي و انتخاب مجلس شوراي اسلامي به عنوان عضو ناظر و بدون حق‌ رأي در جلسات شوراي فقهي شركت مي‏كند.

 

چ – رئيس كل موظف است تصميمات مذكور در صدر اين ماده را قبل از ابلاغ، به شوراي فقهي ارسال و نظر آن شورا را از حيث عدم مغايرت با شرع دريافت كند. همچنين رئيس كل بايد اشخاص تحت نظارت را مكلف كند نوع قراردادهاي مورد استفاده خود براي انجام عمليات بانكي را كه سابقاً به تأييد شوراي فقهي نرسيده، قبل از اجرا به تأييد آن شورا برسانند. فتواي معيار در مصوبات شورا، آراي فقهي ولي فقيه است و در صورت نبود فتواي ولي فقيه، به روشي كه ولي فقيه تعيين مي‏كند، عمل مي‏شود.
مهلت اظهار نظر شورا در موارد فوق ده روز است. در صورتي كه اين فرصت براي رسيدگي و اظهارنظر كافي نباشد، مهلت مذكور با اعلام رئيس شوراي فقهي ده روز ديگر اضافه مي‏شود. مواردي كه مطابق اين قانون به شوراي فقهي ارجاع شده است، پس از اعلام نظر شورا مبني بر عدم مغايرت با موازين شرعي يا گذشت مهلت هاي مذكور در اين بند، مانعي براي اجرا نخواهد داشت.

 

ح – مصوبات شوراي فقهي به رئيس كل ابلاغ مي‏شود و لازم‏ الرعايه است.

 

خ – ايجاد شوراي فقهي در بانك مركزي، نافي وظايف و اختيارات فقهاي شوراي نگهبان در اصل چهارم (۴) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نيست.

 

د – شوراي فقهي داراي دبيرخانه ‌اي است كه با استفاده از نيروي انساني و امكانات موجود بانك مركزي ايجاد مي شود و دبير آن از بين افراد آشنا با بانكداري اسلامي به پيشنهاد رئيس شوراي فقهي و پس از تأييد اكثريت اعضاي شورا، با حكم رئيس كل براي مدت دو سال منصوب مي‏شود و انتخاب مجدد وي بلامانع است. ساختار دبيرخانه و شرح وظايف آن با پيشنهاد شوراي فقهي به تصويب مجمع عمومي مي‌رسد و توسط رئيس ‏كل ابلاغ مي‏شود.

 

ذ – چگونگي نظارت فقهي موضوع اين ماده در چهارچوب مفاد اين ماده و ساختارهاي نظارتي بانك مركزي، توسط دبير شورا پيشنهاد و پس از تصويب در شوراي فقهي، توسط رئيس كل ابلاغ مي‌شود.

 

ر – بانك مركزي موظف است مشروح مذاكرات و مصوبات شوراي فقهي را بر پايگاه اطلاع رساني خود قرار داده و براي عموم منتشر نمايد. در مواردي كه به تشخيص اعضاي شورا (اعم از فقيه و غيرفقيه) انتشار عمومي موضوعي مستلزم نقض حريم خصوصي افراد بوده يا واجد ملاحظات امنيتي باشد، آن موضوع قابل انتشار نخواهد بود.

فصل چهارم : گسترش اشراف اطلاعاتي و توسعه وظايف و اختيارات نظارتي

 

ماده ۱۹

 

الف – بانك مركزي موظف است «اشخاص تحت نظارت» را به اعمال قواعد نرم‌ افزاري و فرايندهاي موردنظر بانك مركزي در سامانه هاي داخلي خود مكلف نموده و از اين طريق بر عمليات «اشخاص تحت نظارت»، به ويژه مؤسسات اعتباري و نقل و انتقال وجه توسط آنها نظارت كند.

 

ب – تراكنش هايي كه مبلغ آنها از حدي كه متناسب با وضعيت اشخاص حقيقي و حقوقي توسط هيأت عالي تعيين مي شود، بيشتر باشد، تنها در صورتي قابل انجام است كه شناسه يكتاي صورتحساب الكترونيكي مربوط (موضوع بند «ث» ماده (۱) قانون پايانه هاي فروشگاهي و سامانه مؤديان مصوب ۲۱ /۷ /۱۳۹۸) دركاربرگ (فرم) درخواست انتقال وجه در سامانه حاكميتي بانك مركزي ثبت شده باشد. در موارد نبود صورتحساب الكترونيكي، بايد «بابت» يا «انگيزه» انتقال دهنده از انتقال وجه، توسط وي در كاربرگ (فرم) درخواست انتقال وجه در سامانه حاكميتي مورد نظر ثبت شده و به تأييد انتقال گيرنده برسد.

 

تبصره – دستورالعمل تعيين حدود تراكنش هاي موضوع اين بند، متناسب با اطلاعات اقتصادي، هويتي و ساير اطلاعات مربوط، براي هر تراكنش و مجموع تراكنش هاي هر شخص در بازه‎هاي زماني معين، به ‌تصويب هيأت عالي مي رسد.

 

ماده ۲۰

 

الف – كليه مؤسسات اعتباري موظفند سامانه‌هاي عملياتي خود را مطابق الگوي ابلاغي بانك مركزي به گونه اي تنظيم كنند كه هرگونه تغيير در موارد زير بلافاصله و به صورت برخط براي بانك مركزي و كليه اعضاي هيأت مديره، هيأت عامل و مديران ذي ربط مؤسسه اعتباري قابل مشاهده باشد:

 

۱– مانده سپرده ها، به تفكيك انواع سپرده

 

۲– مانده تسهيلات اعطائي، به تفكيك انواع تسهيلات

 

۳– مانده كل تعهدات پذيرفته شده به نفع اشخاص به تفكيك نوع تعهدات

 

۴– مانده تسهيلات و تعهدات كلان، به تفكيك جاري، سررسيد گذشته، معوق، مشكوك الوصول و امهال شده

 

۵-مانده تسهيلات اعطائي و تعهدات پذيرفته شده به نفع «اشخاص مرتبط» به تفكيك جاري، سررسيد گذشته، معوق، مشكوك الوصول و امهال شده

 

۶– صورت تفصيلي تسهيلات و تعهدات مربوط به مصاديق اشخاص مذكور در اجزاي (۴) و (۵) اين بند به همراه نرخ سود و وثايق دريافتي در هر مورد، به تفكيك جاري، سررسيد گذشته، معوق، مشكوك‌ الوصول و امهال شده

 

۷– مانده تسهيلات اعطائي به دولت، شركتهاي دولتي و ساير دستگاههاي اجرائي موضوع ماده (۵) قانون مديريت خدمات كشوري به تفكيك جاري، سررسيدگذشته، معوق، مشكوك الوصول و امهال شده

 

۸– جمع مطالبات غيرجاري به تفكيك سررسيد گذشته، معوق، مشكوك‌ الوصول و نسبت مطالبات غيرجاري به كل مطالبات مؤسسه اعتباري

 

۹– ميزان تسهيلات غيرجاري امهال ‌شده

 

۱۰– مانده بدهي به بانك مركزي به تفكيك سرفصل هاي مربوط

 

۱۱– مانده مطالبات از بانك مركزي به تفكيك سرفصل هاي مربوط

 

۱۲– مانده بدهي به ساير مؤسسات اعتباري، به‌ صورت سرجمع و تفكيك شده

 

۱۳– مانده مطالبات از ساير مؤسسات اعتباري، به‌ صورت سرجمع و تفكيك شده

 

۱۴– ميانگين و بالاترين نرخ سود پرداخت شده به سپرده ‌گذاران در يكسال گذشته

 

۱۵– ميانگين و بالاترين نرخ سود تسهيلات اعطا شده در يكسال گذشته

 

۱۶– نسبت كفايت سرمايه مؤسسه اعتباري

 

۱۷– نسبتهاي نقدينگي مؤسسه اعتباري به تفكيك انواع

 

۱۸– ميزان سهام مؤسسه اعتباري در بنگاههاي اقتصادي به تفكيك

 

۱۹– ذخائر عمومي و اختصاصي مطالبات مشكوك الوصول به تفكيك انواع و تغييرات آنها

 

۲۰– دارايي، بدهي و تعهدات ارزي مؤسسه اعتباري و تغييرات آن

 

۲۱– فهرست دارايي هاي مؤسسه اعتباري (غير از تسهيلات)

 

۲۲– مانده اوراق مالي اسلامي به تفكيك دولتي و غيردولتي

 

تبصره – دستورالعمل ساير شاخصهاي احتياطي و نظارتي توسط بانك مركزي تهيه و به تصويب هيأت عالي مي رسد.

 

ب – نحوه محاسبه و حدود مجاز هر يك از موارد فوق توسط هيأت عالي تعيين مي شود. بانك مركزي موظف است ظرف شش ماه، دستورالعمل نحوه محاسبه و حدود مجاز شوراي موضوع اين ماده را كه به تصويب هيأت عالي رسيده است، به مؤسسات اعتباري ابلاغ كند.

 

پ – مؤسسات اعتباري موظفند با اعمال قواعد و فرايندهاي موردنظر بانك مركزي در سامانه هاي داخلي خود و با استفاده از سامانه هاي حاكميتيِ بانك مركزي، از عدم انجام موارد زير اطمينان حاصل كنند:

 

۱– پرداخت تسهيلات كلان يا پذيرش تعهدات كلان بدون رعايت حدود و دستورالعمل هاي مربوط

 

۲– پرداخت تسهيلات يا پذيرش تعهدات به نفع «اشخاص مرتبط» با مؤسسه اعتباري، بدون رعايت حدود و دستورالعمل هاي مربوط

 

۳– پرداخت تسهيلات يا پذيرش تعهدات به اتكاي منابع غيرواقعي و ناپايدار به تشخيص بانك مركزي كه موجب كمبود نقدينگي و نياز مؤسسه اعتباري به استفاده از منابع بانك مركزي، خارج از حدود مجاز مذكور در ماده (۴۵) اين قانون شود.

 

۴– تملك انواع دارايي حقيقي شامل املاك و مستغلات و دارايي مالي شامل سهام و ساير اوراق بهادار فراتر از حدود مصوب هيأت عالي

 

ت – اعضاي هيأت مديره، هيأت عامل، مديران، كاركنان و سهامداران مؤثر مؤسسه اعتباري و ساير اشخاص حقيقي يا حقوقي كه در كتمان، بيش اظهاري يا كم اظهاري اقلام اطلاعاتي موضوع اين ماده دخيل بوده اند، به تمام يا برخي از مجازاتهاي درجه چهار موضوع ماده (۱۹) قانون مجازات اسلامي مصوب ۱ /۲ /۱۳۹۲ محكوم مي‌‌شوند.

 

ث – در صورت مطالبه بانك مركزي، مؤسسات اعتباري موظفند ريز داده هاي لازم براي محاسبه نسبتهاي موضوع اين ماده را در چهارچوبي كه بانك مركزي تعيين مي كند، در اختيار آن بانك قرار دهند.

 

ج – شركتهاي ارائه دهنده خدمات فناوري اطلاعات و مديران سامانه هاي عملياتيِ مؤسسات اعتباري موظفند قواعد محاسبه شاخصهاي احتياطي موضوع اين ماده و ساير موارد اعلاميِ بانك مركزي را در سامانه هاي عملياتي مؤسسات اعتباري اعمال كنند. مديران شركتهاي ارائه دهنده خدمات فناوري اطلاعات به مؤسسات اعتباري و مديران سامانه هاي عملياتيِ آنها كه از اجراي حكم موضوع اين بند و ساير الزامات نظارتي بانك مركزي تخلف كنند، به مجازات هاي درجه چهار موضوع ماده (۱۹) قانون مجازات اسلامي محكوم مي شوند.

 

چ – بانك مركزي موظف است با استفاده از اطلاعاتي كه به موجب اين ماده دريافت مي كند و ساير اطلاعات دريافتي از مؤسسات اعتباري، مانده تسهيلات و تعهدات كلان هر «ذي نفع واحد» و مانده تسهيلات و تعهدات «اشخاص مرتبط» با هريك از مؤسسات اعتباري را به تفكيك اشخاص، به همراه نرخ سود، مدت بازپرداخت، دوره تنفس، وضعيت بازپرداخت (جاري، سررسيد گذشته، معوق يا مشكوك الوصول) و نوع و ميزان وثيقه دريافت شده، از طريق پايگاه اطلاع رساني خود در دسترس عموم قرار داده و به ‌روزرساني نمايد. تعريف و شرايط ذي نفع واحد همان است كه در تبصره (۱) ماده (۵) قانون اجراي سياست هاي كلي اصل چهل و چهارم (۴۴) قانون اساسي براي مالك واحد عنوان شده است.

 

فصل پنجم : افزايش توان نظارتي بانك مركزي

 

ماده ۲۱– بانك مركزي موظف است اقدامات حاكميتي موضوع اين فصل را در موارد زير با استفاده از ساختار و ترتيباتي كه در مواد بعد بيان مي شود، پيگيري نمايد:

 

۱– رسيدگي به تخلفات «اشخاص تحت نظارت» و اعمال مجازات هاي قانوني در مورد آنها

 

۲– رسيدگي به اختلافات «اشخاص تحت نظارت» با يكديگر و دعاوي حقوقي مشتريان و ساير ذي نفعان عليه «اشخاص تحت نظارت» و بالعكس

 

۳ – پيگيري جرائم پولي و بانكي

 

تبصره – رئيس كل در چهارچوب اين قانون و مصوبات هيأت عالي، نماينده تام الاختيار بانك مركزي در كليه موارد فوق است و مي تواند اختيارات نظارتي خود را به هريك از معاونانش تفويض كند. وظايف و اختياراتي كه در قانون براي معاونان رئيس كل پيش بيني شده، نافي اختيارات و مسؤوليت رئيس كل نيست.

 

مبحث اول – رسيدگي به تخلفات «اشخاص تحت نظارت» و اعمال مجازات هاي قانوني در مورد آنها

 

ماده ۲۲– به منظور رسيدگي به تخلفات «اشخاص تحت نظارت» يا مديران و سهامداران مؤثر آنها از قوانين، مقررات و تصميمات بانك مركزي شامل دستورالعمل‏ها و بخشنامه ها و نيز براي رسيدگي به كليه اعتراضات مؤسسات اعتباري از جمله در خصوص تعليق يا لغو مجوز، تعيين هيأت سرپرستي موقت و گزير مؤسسه اعتباري و تصميمات موضوع مواد (۲۷)، (۲۸) و (۲۹) اين قانون، هيأت انتظامي بدوي و تجديدنظر به شرح زير در بانك مركزي تشكيل مي شود:

 

الف – هيأت انتظامي بدوي بانك مركزي متشكل از سه نفر كارشناس خبره بانكي با حداقل ده سال تجربه مفيدِ مرتبط است كه به پيشنهاد رئيس كل، توسط هيأت عالي براي مدت دو سال انتخاب مي شوند و انتخاب مجدد آنها بلامانع است.

 

ب – هيأت انتظامي تجديدنظر بانك مركزي متشكل از پنج نفر به شرح زير است:

 

۱. يك قاضي مسلط به قوانين و مقررات پولي و بانكي با حداقل پانزده سال تجربه قضائي مفيد و مرتبط با انتخاب رئيس قوه قضائيه.

 

۲. چهار نفر كارشناس خبره بانكي با حداقل پانزده سال تجربه مفيدِ مرتبط كه به پيشنهاد رئيس‌ كل، توسط هيأت عالي براي مدت دو سال انتخاب مي شوند و انتخاب مجدد آنها بلامانع است.

 

پ – رئيس هيأت انتظامي بدوي و هيأت انتظامي تجديدنظر بانك مركزي توسط رئيس كل از ميان اعضاي همان هيأت انتخاب مي شود. رئيس هيأت انتظامي بانك مركزي مي تواند از اشخاص مطلع براي شركت در جلسات هيأت دعوت به عمل آورد.

 

ت – معاون تنظيم ‏گري و نظارت با حفظ مسؤوليت، به عنوان دادستان هيأت انتظامي بانك مركزي تعيين مي شود و بدون حق رأي در جلسات هيأت انتظامي بدوي و تجديدنظر بانك مركزي شركت مي‌كند.

 

ث – دبيرخانه هيأت انتظامي بانك مركزي در حوزه معاونت تنظيم‏ گري و نظارت تشكيل مي شود. ترتيب رسيدگي به تخلفات و صدور و ابلاغ اوراق و احكام انتظامي، اخذ دفاعيات و ترتيبات درخواست تجديدنظر از آراء و تصميمات، طرز رسيدگي مجدد و اجراي احكام انتظامي و شرايط عزل و نصب و انتصاب مجدد و جلوگيري از تعارض منافع اعضا، به موجب ضوابطي خواهد بود كه به پيشنهاد بانك مركزي به تصويب هيأت عالي مي‌رسد.

 

ج – آراي هيأت انتظامي بدوي و تجديدنظر بانك مركزي در صورت عدم اعتراض محكوم ‏عليه، يا دادستان انتظامي بانك مركزي يا اشخاص ثالث متضرر ظرف ده روز از تاريخ ابلاغ رأي، قطعي و لازم الاجراست.

 

چ – آراي هيأت انتظامي تجديدنظر بانك مركزي ظرف ده روز از تاريخ ابلاغ، انحصاراً در شعبه قضائي ويژه اي كه در ديوان عدالت اداري توسط رئيس قوه قضائيه به ترتيب زير ايجاد مي‌شود، قابل تجديدنظرخواهي است:

 

۱. شعبه قضائي ويژه موضوع اين بند، متشكل از سه قاضي مسلط به امور پولي و بانكي با حداقل پانزده سال تجربه رسيدگي به پرونده هاي اقتصادي، پولي و بانكي است كه توسط رئيس قوه قضائيه براي مدت سه سال منصوب مي شوند و انتصاب مجدد آن ها بلامانع است.
رئيس شعبه قضائي ويژه موضوع اين بند توسط رئيس قوه قضائيه از ميان قضات عضو انتخاب مي‌شود.

 

۲. جلسات شعبه قضائي ويژه موضوع اين بند بايد با حضور هيأت كارشناسي تشكيل شود. هيأت مذكور متشكل از پنج نفر افراد خبره مورد وثوق با حداقل پانزده سال تجربه مفيد در حوزه هاي اقتصادي، پولي و بانكي هستند كه به پيشنهاد رئيس كل و تأييد رئيس قوه قضائيه، براي مدت سه سال تعيين مي شوند و انتخاب مجدد آن ها بلامانع است.

 

۳. جلسات شعبه قضائي ويژه موضوع اين بند با حضور اكثريت قضات و اكثريت اعضاي هيأت كارشناسي تشكيل مي شود. ملاك صدور رأي، رأي حداقل دو نفر از قضات عضو شعبه است و نظرات كارشناسان مشورتي مي‌باشد. در متن رأي صادره بايد نظرات اين كارشناسان درج گردد و در صورتي كه رأي صادره با نظر اكثريت كارشناسان عضو هيأت مخالف باشد، لازم است دلايل عدم پذيرش نظر اكثريت كارشناسان، در متن رأي صادره به صراحت بيان شود.

 

۴. شعبه قضائي موضوع اين بند صرفاً به تقاضاهاي تجديدنظرخواهي از آراي هيأت انتظامي تجديدنظر بانك مركزي رسيدگي مي كند و موظف است رسيدگي به تقاضاهاي واصله را به فوريت انجام دهد. آراي شعبه قضائي موضوع اين بند، قابل تجديدنظرخواهي، ابطال، توقف، فرجام خواهي و رسيدگي مجدد، در هيچ مرجع ديگري (به جز اعمال ماده ۴۷۷) نمي باشد.

 

تبصره– رئيس قوه قضائيه در صورت ضرورت و جهت رسيدگي سريع ‏تر به پرونده‏ها، مي‏تواند شعب ديگري را با ترتيبات مذكور در اين بند ايجاد نمايد.

 

ح – صدور دستور موقت يا حكم توقف نسبت به تصميماتي كه بانك مركزي در مقام ناظر حوزه پول و بانك اتخاذ مي كند، توسط مراجع قضائي و غيرقضائي مجاز نمي باشد.

 

– رسيدگي به موارد صدر اين ماده انحصاراً از طريق سازو كار مذكور در اين ماده انجام مي‌شود.

 

ماده ۲۳

 

الف – انجام موارد زير از سوي «اشخاص تحت نظارت» ‌يا سهامداران مؤثر و مديران آنها تخلف محسوب مي‌شود. معاون تنظيم گري و نظارت در مقام دادستان انتظامي بانك مركزي موظف است در صورت مشاهده هر يك از تخلفات، اعمال تنبيهات مذكور در بند «ب» اين ماده را از هيأت انتظامي درخواست كند:

 

۱– تخلف از احكام اين قانون و ساير قوانين مربوط و نيز تخلف از مقررات و تصميمات بانك مركزي شامل دستورالعمل ‌ها و بخشنامه‌ ها

 

۲– تخلف از شرايط و ضوابط مجوزهاي صادرشده بانك مركزي يا نقض هر يك از شرايط و ضوابطي كه مجوزهاي مذكور بر اساس آنها صادر شده است.

 

۳– تخلف از مفاد اساسنامه شخص تحت نظارت

 

۴– تخلف از تعهدات ارائه ‌شده به بانك مركزي در مورد انجام اقدامات اصلاحي

 

۵– هرگونه رفتار «شخص تحت نظارت» كه به تشخيص معاون تنظيم ‌گري و نظارت مي تواند به ناترازي وي يا ساير «اشخاص تحت نظارت» يا اخلال در نظام پرداخت كشور منتهي شود.

 

۶– عدم رعايت ضوابط تنظيم و نگهداري صحيح دفاتر، حسابها، اطلاعات و صورتهاي مالي مطابق با مقررات و دستورالعمل‌ هاي ابلاغي بانك مركزي و عدم ارائه به موقع، صحيح و كامل داده‌ها، اطلاعات، ‌صورتهاي مالي و گزارش‌ها به بانك مركزي

 

۷– مشاركت حقوقي يا سرمايه گذاري مستقيم و بنگاهداري مؤسسه اعتباري خارج از ضوابط و حدودي كه بانك مركزي با رعايت و در چهارچوب قوانين اعلام مي كند.

 

۸– خودداري از ارائه اطلاعات در مواردي كه «شخص تحت نظارت» مكلف به ارائه آن بوده و خودداري از آن به موجب قانون تخلف محسوب شده باشد.

 

۹– جلوگيري از اعمال نظارت بانك مركزي يا اخلال در آن از طريق اقداماتي نظير جلوگيري از حضور بازرسان، ارائه اطلاعات و آمار اشتباه و گمراه كننده، ارائه اطلاعات ناقص، تعلل و تأخير در ارائه اطلاعات خواسته شده

 

۱۰– بكارگيري افراد به عنوان عضو هيأت مديره و هيأت عامل و يا ساير مناصبي كه حسب قانون يا مقررات، نيازمند تأييديه هستند، بدون كسب تأييديه صلاحيت عمومي و حرفه اي از بانك مركزي يا مرجع مربوط

 

تبصره – حكم اين جزء مانع رعايت قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس مصوب ۱۰ /۷ /۱۴۰۱ در مواردي كه مشمول قانون مذكور مي‌شوند، نيست.

 

۱۱– توقف فعاليت بدون عذرموجه

 

۱۲– ارائه خدمت به اشخاصي كه به موجب اين قانون يا ساير قوانين، ارائه خدمت به آنها ممنوع است.

 

۱۳– عدم اجراي درخواست هاي صندوق ضمانت سپرده ها در مواردي كه به موجب اين قانون يا قوانين ديگر به صندوق اختيار داده شده است.

 

۱۴– عدم رعايت سقفهاي مذكور در بندهاي (۹)، (۱۰) و (۱۱) ماده (۸) اين قانون

 

ب – هيأت انتظامي ميتواند با توجه به نوع تخلف و متناسب با آن، «شخص تحت نظارت» متخلف را به يك يا چند مورد زير محكوم كند:

 

۱– اخطار كتبي به «شخص تحت نظارت» متخلف يا هريك از سهامداران مؤثر و مديران آن

 

۲– سلب صلاحيت موقت يا دائم هريك از سهامداران مؤثر و مديران «شخص تحت نظارت»

 

۳– اعمال جريمه نقدي براي سهامداران مؤثر «شخص تحت نظارت» تا سقف پانصد ميليارد (۵۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ريال يا ده درصد (۱۰%) ارزش روز سهام آنها يا پنج برابر ميزان تخلف، هر كدام كه بيشتر باشد.

 

۴– اعمال جريمه نقدي براي مديران «شخص تحت نظارت» تا سقف پنجاه ميليارد (۵۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ريال يا پنج برابر ميزان تخلف هركدام كه بيشتر باشد.

 

۵– انفصال موقت يا دائم هر يك از اعضاي هيأت مديره، هيأت عامل يا مديران «شخص تحت نظارت» از خدمات دولتي و عمومي

 

۶– اعمال محدوديت يا ممنوعيت در خصوص توزيع سود يا اندوخته بين سهامداران مؤثر توسط «شخص تحت نظارت» تا سقف پنج سال.

 

۷– سلب حق ‌رأي سهامدار مؤثر متخلف

 

۸– سلب حق تقدم ناشي از افزايش سرمايه «شخص تحت نظارت» براي سهامدار مؤثر متخلف

 

۹– تعليق مجوز «اشخاص تحت نظارت» متخلف حداكثر به مدت سه سال

 

۱۰– لغو مجوز «اشخاص تحت نظارت» متخلف

 

ماده ۲۴

 

الف – معاون تنظيم گري و نظارت علاوه بر انجام وظيفه به عنوان دادستان انتظامي بانك مركزي، وظايف و اختيارات زير را بر عهده دارد:

 

۱– صدور، تعليق، تمديد و لغو مجوز «اشخاص تحت نظارت» در چهارچوب قوانين مربوط

 

تبصره – صدور، تعليق، تمديد و لغو مجوز مؤسسات اعتباري توسط معاون تنظيم ‌گري و نظارت مستلزم اخذ موافقت هيأت‌عالي است.

 

۲– نظارت بر حُسن اجراي مقررات توسط «اشخاص تحت نظارت» و ارائه گزارش‌‌ به رئيس كل و هيأت عالي

 

۳– اعلان عمومي و به‌ روزرساني فهرست «اشخاص تحت نظارت»

 

۴– پايش مستمر شاخصهاي ثبات و سلامت بانكي و ارائه گزارش به رئيس كل و هيأت عالي

 

۵– راهبري فرايند بازسازي و گزير مؤسسات اعتباري

 

۶– انجام ساير وظايفي كه از طرف رئيس كل يا هيأت عالي به معاون تنظيم گري و نظارت ارجاع ميشود.

 

ب – هر يك از اعضاي هيأت عامل حسب مورد موظفند دستورالعمل هايي را كه براي اعمال اختيارات نظارتي بانك مركزي لازم تشخيص مي دهند، تهيه كنند. دستورالعمل هاي يادشده در صورت موافقت رئيس كل، در دستور شوراي تنظيم گري و نظارت بانكي قرار خواهد گرفت.

 

ماده ۲۵– ارتكاب موارد زير توسط «اشخاص تحت نظارت» تخلف محسوب شده و بانك مركزي مي تواند متخلف را رأساً به ترتيب مذكور در اين ماده جريمه كند. مبلغ جريمه با توجه به شرايط وقوع تخلف و شدت و اهميت آن و ميزان همكاري قبلي «شخص تحت نظارت» با بانك مركزي، به تشخيص رئيس كل، كاهش مي يابد:

 

۱– در مواردي كه «شخص تحت نظارت» در ارسال گزارش هاي مورد درخواست بانك مركزي تعلل كند؛ به ازاي هر روز تأخير حداكثر ده ميليارد (۱۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ريال

 

۲– در مواردي كه انجام و ثبت تراكنش بايد از ترتيبات خاصي پيروي كند و «شخص تحت نظارت» ترتيبات مزبور را رعايت نكند؛ به ازاي هر تراكنش تا مبلغ يكصد ميليون (۱۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ريال

 

۳– در مواردي كه «شخص تحت نظارت» موظف به راه‌اندازي سامانه جديد، نسخه‌ گذاري سامانه‌هاي موجود و يا افزايش و يا تغيير در قابليت‌هاي آنها شده باشد و تكليف موردنظر را انجام ندهد؛ به ازاي هر روز تأخير تا مبلغ ده ميليارد (۱۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ريال

 

۴– در صورتي كه سامانه هاي داخلي «شخص تحت نظارت» كه به سامانه هاي حاكميتي بانك مركزي متصل هستند، دچار اختلال شده و موجب تراكنش غيرموفق در سامانه‌هاي حاكميتي شوند؛ به ازاي هر تراكنش ناموفق تا مبلغ يك ميليون (۱.۰۰۰.۰۰۰) ريال

 

تذكر ۱– اعمال جريمه هاي موضوع اين ماده منحصر به مواردي است كه مصوب هيأت عالي يا هيأت عامل بانك مركزي بوده و توسط رئيس كل يا يكي از اعضاي هيأت عامل بانك مركزي ابلاغ شده باشد.

 

تذكر ۲– «اشخاص تحت نظارت» كه به موجب اين ماده مشمول جريمه نقدي شده و مستنداتي دال بر عدم تقصير خود دارند، مي‌توانند به دبيرخانه هيأت انتظامي بانك مركزي مراجعه و مستندات خود را تسليم كنند. هيأت انتظامي موظف است مطابق ترتيبات مذكور در ماده (۲۲) اين قانون به مستندات ارائه شده از سوي «شخص تحت نظارت» رسيدگي كند. در صورتي كه عدم تقصير وي احراز شود، بانك مركزي موظف است علاوه بر استرداد كل مبالغ برداشت شده از حسابهاي «شخص تحت نظارت»، زيان وارده به وي را نيز مطابق رأي هيأت انتظامي جبران كند.

 

تذكر ۳– اعمال جريمه هاي موضوع اين ماده، نافي ساير اقدامات تنبيهي پيش بيني شده در اين قانون و ساير قوانين نمي‌باشد.

 

ماده ۲۶– معاون تنظيم گري و نظارت براي تحقق بخشيدن به هدف مذكور در جزء (۲) بند «ب» ماده (۳) اين قانون، ميتواند با تشخيص خود و پس از اطلاع به رئيس كل، حسب مورد اقدامات نظارتي موضوع مواد (۲۷) تا (۳۲) اين قانون را انجام داده يا مؤسسات اعتباري را به انجام آنها ملزم نمايد. تصميمات بانك مركزي پس از ابلاغ، لازم الاجراست.

 

اقدامات اكتشافي

 

ماده ۲۷– چنانچه عمليات مؤسسه اعتباري متضمن احتمال ارتكاب تخلف توسط آن مؤسسه يا ايجاد بي ثباتي در شبكه بانكي باشد، معاون تنظيم گري و نظارت ميتواند اقدامات زير را انجام دهد:

 

۱– دستور تهيه صورتهاي مالي ميان دوره هاي توسط مؤسسه اعتباري

 

۲– اعزام حسابرس ويژه به مؤسسه اعتباري جهت تهيه گزارش‌هاي حسابرسي ويژه مورد نظر معاون تنظيم گري و نظارت

 

۳– انتصاب ناظر مقيم در مؤسسه اعتباري

 

اقدامات پيشگيرانه

 

ماده ۲۸– چنانچه معاون تنظيم گري و نظارت در نتيجه اقدامات اكتشافي يا از طرق ديگر تشخيص دهد كه مؤسسه اعتباري از حدود مجاز شاخصهاي مذكور در ماده (۲۰) اين قانون تخلف كرده، يا در آستانه تخلف از آنها قرار دارد، ميتواند پس از كسب موافقت رئيس كل، مؤسسه اعتباري را با رعايت تناسب ملزم به اجراي تمام يا بخشي از اقدامات پيشگيرانه زير كند:

 

۱– الزام هيأت مديره به تغيير تمام يا بخشي از اعضاي هيأت عامل

 

۲ -الزام مجمع عمومي به تغيير تمام يا بخشي از اعضاي هيأت مديره

 

۳ – افزايش حدود ذخيره مطالبات مشكوك الوصول

 

۴ – كاهش يا ممنوعيت توزيع سود و ممنوعيت توزيع اندوخته بين سهامداران

 

۵– اصلاح تركيب دارايي‌‌ها و بدهي‌ها

 

۶– توقف يا تحديد عمليات يا فعاليت‌هاي پر مخاطره

 

۷– افزايش دارايي‌هاي نقد يا بهبود كيفيت نقد شوندگي دارايي‌ها

 

۸– ارتقاي نظام حاكميت شركتي و نظارت (كنترل‌) هاي داخلي

 

۹– محدودكردن هزينه‌هاي عملياتي

 

۱۰– محدودكردن اعطاي تسهيلات يا ايجاد تعهدات

 

۱۱– ممنوعيت يا محدوديت در انجام برخي از خدمات يا عمليات بانكي

 

۱۲– ممنوعيت پرداخت پاداش به مديران مؤسسه اعتباري

 

۱۳– تشديد شاخصهاي احتياطي مذكور در بند «الف» ماده (۲۰) اين قانون

 

تبصره – اعمال محدوديتهاي مذكور در اجزاي (۱)، (۲)، (۴) و (۱۳) اين ماده منوط به تصويب هيأت عالي است.

 

اقدامات اصلاحي

 

ماده ۲۹– در صورتي كه معاون تنظيم گري و نظارت اقدامات پيشگيرانه را كافي نداند، مي تواند پس از كسب موافقت رئيس كل، مؤسسه اعتباري را ملزم كند تا ظرف يك ماه برنامه بازسازي خود را كه قبلاً به تأييد شوراي تنظيم ‌گري و نظارت بانكي رسيده است، به ‌موقع به اجرا بگذارد؛ يا حسب درخواست معاون تنظيم ‌گري و نظارت، برنامه بازسازي خود را اصلاح و پس از تأييد، اجرا نمايد. در صورتي كه ظرف مهلت مقرر برنامه بازسازي مؤسسه اعتباري به بانك مركزي ارائه نشود يا برنامه ارائه شده به تأييد شوراي تنظيم گري و نظارت نرسد، معاون تنظيم گري و نظارت، برنامه بازسازي مؤسسه اعتباري موردنظر را رأساً تهيه و جهت تصويب به شوراي مزبور ارائه مي‌نمايد.
برنامه بازسازي مي تواند مشتمل بر تمام يا بخشي از اقدامات زير باشد:

 

۱– فروش بخشي از داراييها

 

۲– افزايش سرمايه با سلب حق تقدم از سهامداران يا بدون آن با تصويب هيأت عالي

 

۳– افزايش اندوخته‌ ها و ذخاير

 

۴– كاهش شعب يا محدوديت در توسعه آن

 

۵– فروش شركتهاي تابعه

 

۶– تبديل مطالبات حال شده سهامداران به سرمايه

 

۷– تبديل بدهي هاي تبعي غيرسپردهاي به سهام

 

۸– تغيير سهامداران مؤثر از طريق الزام ايشان به كاهش سهام خود با تصويب هيأت عالي

 

تنبيه ۱– در صورتي كه مؤسسه اعتباري كه به موجب اين ماده ملزم به افزايش سرمايه شده است، دولتي باشد، دولت موظف است منابع مورد نياز براي افزايش سرمايه مؤسسه اعتباري مورد نظر را در لايحه اصلاحيه قانون بودجه همان سال يا لايحه بودجه سال بعد با تخصيص صد درصد (۱۰۰%) پيش بيني كند. در صورتي كه دولت به اين حكم عمل نكرده يا پيشنهاد دولت مورد موافقت مجلس قرار نگيرد، افزايش سرمايه مؤسسات اعتباري دولتي موضوع اين تبصره از محل عائدي دولت از سود خالص بانك مركزي با رعايت اصل پنجاه و سوم (۵۳) قانون اساسي انجام خواهد شد.

 

تنبيه ۲– در صورتي كه به تشخيص معاون تنظيم گري و نظارت، تأييد رئيس كل و تصويب دوسوم اعضاي هيأت عالي، اجراي برخي از اقدامات اصلاحي مذكور در برنامه بازسازي مؤسسه اعتباري، مقدم بر انجام اقدامات پيشگيرانه، ضرورت داشته باشد، معاون تنظيم گري و نظارت موظف است مؤسسه اعتباري را ملزم به اجراي اقدامات اصلاحي موردنظر نمايد.

 

تعيين هيأت سرپرستي موقت براي مؤسسه اعتباري

 

ماده ۳۰– چنانچه مؤسسه اعتباري از اجراي اقدامات پيشگيرانه و اصلاحي استنكاف كرده يا حسب تشخيص معاون تنظيم گري و نظارت، آنها را به طور كامل يا مؤثر اجرا نكند، معاون تنظيم گري و نظارت موظف است پيشنهاد سلب اختيار از مجمع عمومي، هيأت مديره و هيأت عامل مؤسسه اعتباري را پس از تأييد رئيس كل به هيأت عالي ارائه كند. در صورت تصويب هيأت عالي، معاون تنظيم گري و نظارت موظف است براي مؤسسه اعتباري موردنظر هيأت سرپرستي موقت تعيين كند.
نصب هيأت سرپرستي موقت براي مؤسسات اعتباري تابع ترتيبات زير است:

 

۱– معاون تنظيم گري و نظارت موظف است ظرف حداكثر پنج روزِ كاري پس از لازم الاجرا شدن مصوبه هيأت عالي، هيأت سرپرستي موقت را به رئيس كل پيشنهاد و پس از موافقت رئيس كل، حكم وي را صادر نمايد و مراتب را به ‌نحو مقتضي براي درج در روزنامه رسمي كشور ارسال كند. معاونان مؤسسه اعتباري تحت سرپرستي به پيشنهاد رئيس هيأت سرپرستي موقت با حكم معاون تنظيم گري و نظارت منصوب ميشوند. همچنين معاون تنظيم گري و نظارت مجاز است با موافقت رئيس كل نسبت به عزل هيأت سرپرستي موقتِ مؤسسه اعتباري تحت سرپرستي اقدام كند.

 

۲– پس از انتصاب هيأت سرپرستي موقت، كليه وظايف و اختيارات هيأت مديره و هيأت عامل به هيأت سرپرستي موقت منتقل شده و اعضاي هيأت مديره و هيأت عامل بركنار ميشوند. همچنين در طول مدتي كه مؤسسه اعتباري توسط هيأت سرپرستي موقت اداره ميشود، اختيارات مجمع عمومي عادي و فوق العاده مؤسسه اعتباري توسط هيأت عالي اعمال خواهد شد.

 

۳– مدت سرپرستي حداكثر يك سال است. هيأت عالي مي‌تواند با پيشنهاد رئيس كل، مدت سرپرستي را براي دو دوره ديگر تمديد كند. تمديد بيش از دو دوره منوط به تصويب دوسوم اعضاي هيأت عالي است.

 

۴– از تاريخ قطعي شدن انتصاب هيأت سرپرستي موقت، اقدامات و دستورات هيأت مزبور در چهارچوب اين قانون و مقررات و دستورات ابلاغي بانك مركزي براي سهامداران، بستانكاران، سپرده ‌گذاران، بدهكاران، مديران و كاركنان مؤسسه اعتباري تحت سرپرستي لازم الاتباع است.

 

۵– چنانچه رئيس كل در هر مرحله از دوره اي كه مؤسسه اعتباري توسط هيأت سرپرستي موقت اداره مي شود، به اين نتيجه برسد كه شاخصهاي ناظر به وضعيت سرمايه و نقدينگي مؤسسه اعتباري به شرايط مطلوب برگشته است، بايد مراتب را به هيأت عالي گزارش كند. در صورت تأييد گزارش رئيس كل توسط هيأت عالي، معاون تنظيم گري و نظارت موظف است با دعوت از سهامداران مؤسسه اعتباري و تشكيل مجمع عمومي، مديريت مؤسسه اعتباري را به مديران منتخب مجمع منتقل نمايد.

 

۶– هيأت سرپرستي موقت متشكل از حداقل سه يا پنج عضو است كه از بين افراد خبره بانكي صاحب صلاحيت، مورد وثوق، امين و داراي پنج سال تجربه مديريت ارشد بانكي انتخاب مي شوند. معاون تنظيم گري و نظارت با تأييد
رئيس كل يك نفر از اعضاي هيأت سرپرستي موقت را به عنوان رئيس هيأت و يك نفر ديگر را به عنوان نايب رئيس منصوب مي كند. وظايف و اختيارات رئيس هيأت مديره و مديرعامل مؤسسه اعتباري به رئيس هيأت سرپرستي موقت منتقل مي شود.

 

۷– در صورت ورود مؤسسه اعتباري به فرايند گزير، اختيارات و وظايف هيأت سرپرستي موقت به مدير گزير منتقل مي شود. ساير اختيارات و وظايف مدير گزير در حدود قوانين به تصويب هيأت عالي مي رسد و مدير گزير بر اساس اختيارات و وظايف محوله در مقابل هيأت عالي پاسخگوست. به منظور پيشبرد اجراي فرايند گزير، مدير گزير مي تواند براي هر يك از مؤسسات اعتباري فرايند گزير، هيأت اجراي گزير منصوب نمايد. هيأت اجراي گزير متشكل از سه يا پنج نفر متخصص بانكيِ مورد وثوق، امين و داراي حداقل ده سال سابقه كاري مرتبط و آشنا با ‌روشهاي گزير خواهد بود.

 

ماده ۳۱– هيأت سرپرستي موقت علاوه بر كليه وظايف و اختياراتي كه در اساسنامه مؤسسه اعتباري براي هيأت مديره و هيأت عامل پيش بيني شده است، وظايف و اختيارات زير را دارا ميباشد:

 

الف – وظايف:

 

۱– استفاده از كليه ظرفيتهاي قانوني براي خاتمه دادن يا اعمال تغيير در قراردادهايي كه به تشخيص هيأت سرپرستي موقت، ثبات و سلامت مؤسسه اعتباري را در معرض مخاطره قرار داده است.

 

۲– بررسي كليه قراردادها، عمليات و اقدامات مهمي كه در مؤسسه اعتباري تحت سرپرستي انجام و به تشخيص هيأت سرپرستي موقت و تأييد معاون تنظيم گري و نظارت منجر به وارد آمدن خسارت عمده به مؤسسه اعتباري شده است؛ مشتمل بر:

 

۲-۱- فروش دارايي‌هاي ثابت مؤسسه اعتباري به ‌قيمتهايي پايين‌ تر از قيمت بازار و يا هديه ‌دادن آنها

 

۲-۲- خريد دارايي ثابت مؤسسه اعتباري به ‌قيمتهايي بالا‌تر از قيمت بازار

 

۲-۳- اعطاي تسهيلات به اشخاص فاقد صلاحيت اعتباري

 

۲-۴- پرداخت پاداش به مديران مؤسسه اعتباري و توزيع سود ما بين سهامداران در شرايطي كه سود و پاداش توزيع شده متناسب با سوددهي واقعي مؤسسه اعتباري نبوده است.

 

۲-۵- اقداماتي كه ظن ارتكاب اختلاس، سوءاستفاده و غصب اموال مؤسسه اعتباري در آن وجود داشته باشد.

 

۲-۶- اعطاي تخفيفات، امتيازات يا ترجيحات خاص براي برخي مشتريان كه در شرايط مشابه به ساير مشتريان اعطا نمي‌‌گرديده ‌است.

 

۲-۷- اعطاي تسهيلات به «اشخاص مرتبط» يا قبول تعهدات به نفع آنها به صورت مستقيم يا با واسطه بدون رعايت الزامات و مقررات قانوني

 

۲-۸- ارزيابي وثايق توديع شده نزد مؤسسه اعتباري بيشتر از ارزش واقعي آنها

 

تبصره – هيأت سرپرستي موقت موظف است در صورت احراز وقوع شرايط مندرج در اين جزء، ابطال قراردادهاي يادشده و جبران خسارت وارده را از مرجع قضائي ذي صلاح درخواست كند. مرجع قضائي مزبور بايد با توجه به موارد اهم لازم الرعايه، به اين دعاوي به فوريت و خارج از نوبت رسيدگي كند.

 

۳– شناسايي مديران، سهامداران مؤثر و كاركنان مؤسسه اعتباري تحت سرپرستي كه مسؤول اقدامات موضوع اجزاي (۱) و (۲) اين بند بوده اند، تهيه اظهارنامه عليه آنان و مطالبه جبران فوري خسارات وارده به مؤسسه اعتباري

 

تبصره – رئيس هيأت سرپرستي موقت موظف است همزمان از مرجع ذي‌ صلاح، اعمال اقدامات تأميني نظير ممنوعيت خروج از كشور را عليه اين اشخاص درخواست نمايد. چنانچه اشخاص يادشده ظرف مدت مذكور در اظهارنامه اقدام به جبران خسارات ننمايند، رئيس هيأت سرپرستي موقت موظف به طرح دعوي عليه آنان مي‌باشد. دادگاه يا هيأت رسيدگي به اختلافات بانكي حسب مورد موظف است با رعايت موارد اهم لازم‌الرعايه به اين دعاوي به فوريت و خارج از نوبت رسيدگي كند.

 

۴– ساير اموري كه توسط معاون تنظيم گري و نظارت به هيأت سرپرستي موقت ابلاغ ميشود.

 

ب – اختيارات:

 

۱– تعليق حق برداشت سپرده «اشخاص مرتبطِ» مؤسسه اعتباري مازاد بر مبلغ سپرده ضمانت شده توسط صندوق ضمانت سپرده‌ها تا زمان تعيين تكليف مؤسسه اعتباري

 

۲– تعليق حق برداشت سپرده ساير سپرده‌ گذاران مازاد بر ده برابر مبلغ سپرده ضمانت شده توسط صندوق ضمانت سپرده ها حداكثر به مدت دو سال با اذن هيأت‌عالي

 

تبصره – سپرده ‌گذاراني كه بدهي حال ‌شده به مؤسسه اعتباري دارند علاوه بر محدوديت هاي اجزاي (۱) و (۲) اين بند، حق برداشت سپرده آنها تا سقف مانده بدهي حال ‌شده آنان تعليق مي‌شود.

 

۳– تهيه گزارش ارزيابي كيفيت داراييها و اصلاح صورتهاي مالي به منظور شفاف شدن ميزان و كيفيت دارايي‌ها در چهارچوب قوانين و مقررات مربوط

 

۴– خاتمه دادن به خدمت برخي از كاركنان مؤسسه اعتباري تحت سرپرستي با حفظ كليه حقوق قانوني آنان با رعايت قوانين مربوط

 

۵– بكارگيري اشخاص مورد وثوق و امين در مؤسسه اعتباري تحت سرپرستي به صورت موقت

 

۶– پيشنهاد گزير مؤسسه اعتباري

 

ماده ۳۲– پس از انتصاب هيأت سرپرستي موقت:

 

الف – هرگونه اقدام و فعاليت مؤسسه اعتباري تحت سرپرستي كه بدون إذن يا اجازه مستقيم يا غيرمستقيم هيأت سرپرستي موقت انجام شود، ملغي الاثر و باطل است.

 

ب – مديران مؤسسه اعتباري تحت سرپرستي بايد تمامي دارايي‌ها، اسناد، دفاتر، نرم‌‌ افزارها و بانكهاي اطلاعاتي، مُهرها و تمامي اطلاعات مربوط به عمليات و فعاليت مؤسسه اعتباري تحت سرپرستي را در اختيار هيأت سرپرستي موقت قرار دهند؛ به گونه‌اي كه معاون تنظيم گري و نظارت از آغاز اداره مؤسسه اعتباري توسط هيأت سرپرستي موقت اطمينان حاصل نمايد. همچنين كليه افرادي كه تا پنج سال قبل از تعيين هيأت سرپرستي موقت در مؤسسه اعتباري تحت سرپرستي مسؤوليت داشته يا مشغول بكار بوده‌اند، موظفند بنا به درخواست هيأت سرپرستي موقت با وي همكاري نموده و اسناد، مدارك و اطلاعات لازم را در اختيار وي قرار دهند. فرماندهي انتظامي جمهوري اسلامي ايران موظف است با درخواست هيأت سرپرستي موقت و حكم دادستان، همكاري لازم را براي در اختيارگرفتن مديريت ساختمان‌ها، املاك، دارايي‌ها، تجهيزات، دفاتر و اسناد مؤسسه اعتباري تحت سرپرستي انجام دهد.

 

پ – هزينه‌هاي مرتبط با سرپرستي از محل منابع قابل تصرف شرعي مؤسسه اعتباري تحت سرپرستي تأمين ميشود.

 

ت – بانك مركزي مسؤول تصميمات و اقدامات اعضاي هيأت سرپرستي موقت است و اعضاي هيأت مذكور به بانك مركزي پاسخگو هستند. اعضاي هيأت سرپرستي موقت به واسطه تصميمات و اقداماتي كه در چهارچوب اين قانون انجام داده اند، طرف دعوي قرار نمي گيرند؛ مگر در مواردي كه موضوع دعوي، انتساب جرم باشد.

 

ث – اشخاصي كه از تصميمات و اقدامات هيأت سرپرستي موقت متضرر شده اند، مي توانند با رعايت بند «ت» اين ماده، به هيأت انتظامي بانك مركزي شكايت كنند. هيأت انتظامي بانك مركزي موظف است به دعاوي مطروحه مطابق ترتيبات مذكور در ماده (۲۲) اين قانون رسيدگي كند.

 

گزير مؤسسه اعتباري

 

ماده ۳۳– چنانچه رئيس كل در دوره اي كه مؤسسه اعتباري توسط هيأت سرپرستي موقت اداره مي شود يا قبل از آن، به اين نتيجه برسد كه شاخص هاي ناظر به وضعيت سرمايه و نقدينگي مؤسسه اعتباري قابل اصلاح نمي‌‌باشد، موظف است پيشنهاد گزير مؤسسه اعتباري را به هيأت عالي ارائه كند. در صورت تصويب پيشنهاد رئيس كل توسط هيأت عالي، مؤسسه اعتباري با ترتيبات زير وارد مرحله گزير مي‌شود:

 

۱– مديريت گزير مؤسسات اعتباري برعهده «صندوق ضمانت سپرده ها» است. صندوق ضمانت سپرده ها موظف است ظرف حداكثر پنج روز كاري پس از لازم الاجرا شدن مصوبه هيأت عالي، فرايند گزير مؤسسه اعتباري موردنظر را آغاز نموده و با كمترين هزينه مالي و اجتماعي و با هدف صيانت و رعايت غبطه سپردهگذاران، به ويژه سپرده‌ گذاران خُرد و ساير ذينفعان گزير مؤسسه اعتباري موردنظر را مطابق قانون به انجام برساند.

 

۲– اعطاي تسهيلات جديد، صدور ضمانتنامه، گشايش اعتبار اسنادي و افتتاح حساب توسط مؤسسه اعتباري تحت گزير، مجاز نمي‌باشد. در عين حال، مدير گزير موظف است در چهارچوب مصوبات هيأت عالي، فعاليت‌هاي اصلي مؤسسه اعتباري را كه عدم انجام آن در دوران گزير به تشخيص هيأت عالي منجر به ايجاد بي ثباتي مالي مي‌گردد، تا زمان خاتمه فرايند گزير‌، ادامه دهد.

 

تبصره ۱– در دو سال نخست اجراي اين قانون، هيأت عالي ميتواند اجراي مصوبات خود را كه ناظر به تعيين هيأت سرپرستي موقت براي مؤسسات اعتباري يا گزير آنها است، صرفاً در مورد مؤسسات اعتباري كه دستورات بانك مركزي را به طور كامل رعايت كنند، تعليق نمايد.

 

تبصره ۲– مدير گزير مي تواند در چهارچوب اين قانون، نسبت به پيشنهاد موارد زير به هيأت‌عالي اقدام نمايد:

 

۱ – فروش يا واگذاري تمام يا بخشي از دارايي‌ها و بدهي‌هاي مؤسسه اعتباري در حال گزير به مؤسسه اعتباري ديگر

 

۲- انتقال باقيمانده دارايي‌ها و بدهي‌هاي مؤسسه اعتباري در حال گزير به يك «مؤسسه اعتباري انتقالي»

 

رديف -۳#تبديل بخشي از بدهي‌هاي ضمانت‌ نشده مؤسسه اعتباري در حال گزير به سهام در چهارچوب قوانين مربوط

 

۴ – ادغام مؤسسه اعتباري در حال گزير در يك مؤسسه اعتباري ديگر با تأييد مجمع عمومي مؤسسه اعتباري ادغام شونده

 

۵ – انحلال مؤسسه اعتباري در حال گزير

 

تبصره ۳– منظور از «مؤسسه اعتباري انتقالي» در تبصره (۲)، مؤسسه اعتباري است كه با مجوز بانك مركزي و به منظور مديريت بهتر دارايي ها و بدهي هاي مؤسسه اعتباري تحت گزير، به صورت موقت (با طول عمر حداكثر سه سال) توسط مدير گزير تأسيس مي شود.

 

ماده ۳۴– در صورتي كه مؤسسه اعتباري نسبت به مصوبه هيأت عالي مبني‌بر تعيين هيأت سرپرستي موقت يا گزير معترض باشد، مي‌‌تواند اعتراض خود را ظرف سه روز كاري از زمان ابلاغ، به دبيرخانه هيأت انتظامي بانك مركزي تسليم نمايد. هيأت انتظامي بانك مركزي موظف است ظرف يك هفته نسبت به اعتراض واصله، رسيدگي و اقدام به صدور رأي نمايد. مهلت رسيدگي و صدور رأي، با اعلام رئيس هيأت انتظامي بانك مركزي به رئيس كل، تا سه روز ديگر قابل تمديد است. ساير ترتيبات رسيدگي به اعتراض هاي موضوع اين ماده، مشابه ترتيبات مذكور در ماده (۲۲) اين قانون است.

 

مبحث دوم – رسيدگي به اختلافات «اشخاص تحت نظارت» با يكديگر و دعاوي حقوقي مشتريان و ساير ذي نفعان عليه «اشخاص تحت نظارت» و بالعكس

 

ماده ۳۵

 

الف – اختلافات حقوقيِ «اشخاص تحت نظارت» با يكديگر و با مشتريان آنها و ساير اشخاص ذي ربط، كه مرتبط با موضوع فعاليت مصرّح در اساسنامه «اشخاص تحت نظارت» باشد، توسط شعب ويژه رسيدگي به اختلافات بانكي رسيدگي مي‌شود. شعب ويژه رسيدگي به اختلافات بانكي با استفاده از امكانات و نيروي انساني موجود قوه قضائيه و در محدوده امكانات آن قوه در مراكز استان ها و شهرهاي پرجمعيت تشكيل مي شود. شعب ويژه رسيدگي به اختلافات بانكي شامل شعب بدوي و تجديدنظر هستند.

 

ب – بانك مركزي مي تواند با تأييد هيأت‌عالي، كارشناساني را براي ارائه مشاوره به قضات شعب ويژه رسيدگي به اختلافات بانكي به رئيس قوه قضائيه معرفي كند. كارشناسان مذكور، از طريق رؤساي كل دادگستري استان ها به شعب ويژه رسيدگي به اختلافات بانكي معرفي مي شوند. قضات شعب ويژه رسيدگي به اختلافات بانكي موظفند قبل از انشاي رأي، نظر كارشناس يا كارشناسان معرفي شده به شعبه را استعلام كنند و در صورتي كه رأي آنان خلاف نظر كارشناس يا كارشناسان معرفي شده باشد، بايد در متن رأي خود، دلايل رد نظر كارشناسي را تصريح نمايند.

 

پ – شعب ويژه رسيدگي به اختلافات بانكي از حيث دادرسي و هزينه دادرسي تابع قوانين مربوط هستند.

 

ت – حق الزحمه كارشناسان موضوع اين ماده توسط هيأت‌عالي تعيين و از محل بودجه بانك مركزي پرداخت مي شود.

 

ث – كارشناسان مذكور در بند «ب» اين ماده نبايد هيچ گونه رابطه مالكيتي، مديريتي يا مشاوره اي با «شخص تحت نظارتِ» طرف دعوي داشته باشند.

 

ج – «اشخاص تحت نظارتِ» مشمول قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران مصوب ۱ /۹ /۱۳۸۴ بايد براي رسيدگي به اختلافات فيمابين خود، به هيأت داوري موضوع ماده (۳۶) قانون يادشده مراجعه و طرح دعوي نمايند.

 

مبحث سوم – پيگيري جرائم پولي و بانكي

 

ماده ۳۶– دادسراي ويژه جرائم پولي و بانكي موظف است به كليه جرائم موضوع اين قانون با شكايت بانك مركزي يا اشخاص ديگر رسيدگي كند. ساير جرائمي كه در ديگر قوانين، عنوان يا محتواي جرم پولي و بانكي داشته باشد، مشمول اين حكم خواهد بود.

 

ماده ۳۷

 

الف – انجام هرگونه عمليات بانكي، ارائه انواع خدمات بانكي، صرافي، واسپاري (ليزينگ) و مانند آن و نيز ايجاد و ثبت «اشخاص تحت نظارت»، ايجاد شعبه، باجه يا نمايندگي و هر نوع فعاليت در نظام پرداخت، صرفاً با مجوز بانك مركزي و در چهارچوب مقررات مصوب هيأت عالي با رعايت قانون اصلاح مواد (۱) و (۷) قانون اجراي سياست هاي كلي اصل چهل و چهارم (۴۴) قانون اساسي مصوب ۱۵ /۱۱ /۱۳۹۹ و قانون تسهيل صدور مجوزهاي كسب و كار مصوب ۲۴ /۱۲ /۱۴۰۰ مجاز است.
همچنين انجام عمليات و ارائه خدمات بانكي از طريق پايگاههاي اينترنتي، برنامه‌هاي كاربردي بر بستر تلفن همراه و مشابه آن، بجز مواردي كه با تصويب هيأت عالي از دريافت مجوز معاف ميباشد، منوط به كسب مجوز از بانك مركزي است. اقدام به فعاليتهاي مذكور در اين ماده بدون كسب مجوز، جرم تلقي مي شود. بانك مركزي موظف است اسامي و اطلاعات كليه «اشخاص تحت نظارت» مجاز را به طرق مقتضي از جمله درج در پايگاه اطلاع رساني خود اعلام عمومي نموده و به اطلاع فرماندهي انتظامي جمهوري اسلامي ايران و قوه قضائيه برساند. فرماندهي مزبور به عنوان ضابط قضائي موظف است فعاليت اشخاص حقيقي يا حقوقي را كه اقدام به فعاليت هاي مذكور در صدر اين بند مي كنند اما نام آنها در فهرست اعلامي بانك مركزي وجود ندارد، بدون نياز به دستور مقام قضائي متوقف كند.
وزارت اطلاعات و فرماندهي انتظامي جمهوري اسلامي ايران موظفند در صورت اطلاع از انجام فعاليتهاي مذكور در صدر اين بند توسط اشخاص حقيقي يا حقوقي بدون كسب مجوز از بانك مركزي، مراتب را بلافاصله به معاونت تنظيم گري و نظارت بانك مركزي و دادستان مركز استان كتباً گزارش نمايند.
فعاليت صندوق هاي قرض ‌الحسنه كوچك كه بدون ثبت رسمي و داشتن شخصيت حقوقي و بدون اعلام عمومي و تبليغات، فعاليت مي كنند، نظير صندوق هاي قرض الحسنه خانوادگي، نياز به اخذ مجوز از بانك مركزي ندارد. تشخيص مصاديق بر اساس معيارهاي اخير الذكر بر عهده بانك مركزي است.

 

ب – بانك مركزي موظف است عليه اشخاصي كه بدون اخذ مجوز، به انجام فعاليت‌هايي كه مستلزم اخذ مجوز از بانك مركزي است مبادرت مي كنند، نزد دادسراي ويژه جرائم پولي و بانكي اقامه دعوي كند.

 

پ – اشخاصي كه بدون اخذ مجوز از بانك مركزي مبادرت به اقدامات مذكور در بند «الف» اين ماده نمايند، به شرح زير مجازات مي شوند:

 

۱– چنانچه مرتكب شخص حقيقي باشد، علاوه بر الزام به بازپرداخت وجوهي كه دريافت آنها مستلزم اخذ مجوز از بانك مركزي است و پرداخت جزاي نقدي حداكثر معادل دو برابر وجوه مزبور به مجازات درجه پنج يا شش موضوع ماده (۱۹) قانون مجازات اسلامي محكوم مي‌گردد.

 

۲– چنانچه با ايجاد شخص حقوقي اقدام به انجام اعمال مجرمانه موضوع بند «الف» اين ماده شده باشد، علاوه بر انحلال شخص حقوقي ايجادشده، اعضاي هيأت مديره، هيأت عامل، مديران و سهامداران مؤثر شخص حقوقي به مجازات درجه پنج يا شش موضوع ماده (۱۹) قانون مجازات اسلامي محكوم مي شوند. اين افراد در قبال خسارات وارده به اشخاص ثالث مسؤوليت تضامني خواهند داشت. جرائم موضوع اين ماده، از جرائم پولي و بانكي محسوب مي‌گردد.

 

ت – قوه قضائيه موظف است شعب ويژه دادسرا و دادگاه رسيدگي به جرائم پولي و بانكي را داير كند. شعب يادشده موظفند به شكايات بانك مركزي، با رعايت موارد اهم لازم ‌الرعايه خارج از نوبت رسيدگي كنند.

 

ماده ۳۸– ارائه هرگونه خدمت به اشخاصي كه بدون مجوز بانك مركزي اقدام به فعاليتهاي مذكور در بند «الف» ماده (۳۷) اين قانون مي‌نمايند، ممنوع است. همچنين، استفاده آگاهانه كليه اشخاص حقيقي و حقوقي اعم از دستگاههاي دولتي و عمومي غيردولتي از خدمات اشخاصي كه بدون مجوز مبادرت به فعاليتهاي مذكور در بند «الف» ماده (۳۷) اين قانون ميكنند، ممنوع ميباشد. شخص حقيقي يا وكيل يا نماينده حقوقي شخص حقوقيِ مرتكب، به يك يا چند مورد از مجازاتهاي درجه شش موضوع ماده (۱۹) قانون مجازات اسلامي محكوم خواهند شد.

 

تبصره – منظور از «خدمت» در اين ماده، هرگونه خدمتي است كه تداوم فعاليت غيرقانوني اشخاص يادشده در حوزه پولي و بانكي را امكان پذير مي سازد.

 

ماده ۳۹

 

الف – نشر هر نوع آگهي يا اطلاعيه يا اقدام تبليغي از طريق هر نوع رسانه (دولتي، خصوصي، داخلي يا خارجي) اعم از نشريات و مطبوعات الكترونيكي و غيرالكترونيكي، ديداري يا شنيداري، به نفع اشخاصي كه به فعاليت‌هاي مذكور در بند «الف» ماده (۳۷) بدون اخذ مجوز از بانك مركزي اشتغال دارند، ممنوع است.
تخلف رسانه‌ها از اين حكم مستوجب جريمه تا ميزان ده برابر درآمد ناشي از تبليغ صورت گرفته يا سقف جزاي نقدي درجه سه موضوع ماده (۱۹) قانون مجازات اسلامي، هر كدام كه بيشتر باشد، خواهد بود.

 

ب – بانك مركزي موظف است بر محتواي تبليغات مربوط به «اشخاص تحت نظارت» داراي مجوز نظارت كند. كليه رسانه ها و اشخاص حقيقي يا حقوقي متولي امور تبليغاتي موظفند به محض ابلاغ كتبي بانك مركزي، تبليغات مورد نظر را متوقف نمايند. تخلف رسانه‌ ها از اين حكم مستوجب جريمه تا ميزان ده برابر درآمد ناشي از تبليغ صورت گرفته يا سقف جزاي نقدي درجه سه موضوع ماده (۱۹) قانون مجازات اسلامي، هر كدام كه بيشتر باشد، خواهد بود. در خصوص تخلف رسانه هاي دولتي يا وابسته به دستگاههاي اجرائي، بالاترين مقام مسؤول (به تشخيص دادگاه) به انفصال از خدمات دولتي از يك تا پنج سال محكوم مي‌شود. رعايت اصول پنجاه و هفتم (۵۷)، يكصد و دهم (۱۱۰) و يكصد و شصت و هشتم (۱۶۸) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در اجراي احكام اين ماده الزامي است.

 

ماده ۴۰– هرگونه انتشار خبر كذب درخصوص «اشخاص تحت نظارت» توسط رسانه ها يا ساير اشخاص، به قصد اضرار به غير يا تشويش اذهان عمومي، جرم محسوب و مشمول مجازات هاي موضوع ماده (۶۹۸) كتاب پنجم قانون مجازات اسلامي (تعزيرات و مجازات هاي بازدارنده) مصوب ۲ /۳ /۱۳۷۵ با اصلاحات و الحاقات بعدي ميشود. همچنين مرتكب با شكايت «شخص تحت نظارتِ» ذي نفع، به جبران خسارت مادي و معنوي وارده به وي محكوم مي‌شود.

 

ماده ۴۱– فعاليت در سمتهاي عضو هيأت مديره يا عضو هيأت عامل «اشخاص تحت نظارت» بدون داشتن تأييديه صلاحيت عمومي و حرفه اي از بانك مركزي ممنوع و در حكم تصرف غيرقانوني در وجوه و اموال عمومي است. اشخاص مذكور و نيز سهامداران مؤثر «اشخاص تحت نظارت» كه مشمول ماده (۱) قانون اصلاح قانون اجراي سياست هاي كلي اصل چهل و چهارم (۴۴) قانون اساسي مصوب ۲۲ /۳ /۱۳۹۷ هستند و صلاحيت آنها به تأييد بانك مركزي نرسيده باشد، علاوه بر مجازات قانوني مربوط، به پرداخت جزاي نقدي تا مبلغ يك ميليارد (۱.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ريال به ‌ازاي هر روز تخلف محكوم مي‌شوند.

 

ماده ۴۲

 

الف – بانك مركزي مكلف است موارد مظنون به پولشويي را به همراه اطلاعات مربوط، به مركز اطلاعات مالي وزارت امور اقتصادي و دارايي گزارش نموده و پس از تأييد آن مركز، نسبت به مسدودنمودن حساب اشخاص مظنون به پولشويي و محدودسازي ارائه خدمات بانكي به آنها اقدام كند. مركز اطلاعات مالي وزارت امور اقتصادي و دارايي موظف است براساس رويه هاي داخلي خود و حداكثر ظرف دو روز كاري، نسبت به تأييد يا عدم تأييد گزارش بانك مركزي اقدام نمايد. اشخاصي كه حساب آنها به موجب اين بند مسدود مي شود، مي توانند اعتراض خود را به بانك مركزي تسليم كنند. اعتراض وارده، حداكثر ظرف سه روز كاري از زمان ثبت اعتراض، در شورايي با حضور نماينده دادستان كل كشور، نماينده رئيس كل و نماينده رئيس مركز اطلاعات مالي وزارت امور اقتصادي و دارايي رسيدگي مي شود. در صورتي كه مستندات ارائه شده، توسط اكثريت اعضاي شورا كافي تشخيص داده شود، بانك مركزي موظف است نسبت به رفع مسدودي حساب و محدوديت هاي اعمال شده اقدام كند، در غير اين‌صورت پرونده متقاضي به دادسراي ويژه رسيدگي به جرائم پولي و بانكي ارسال مي شود. دادسراي ويژه رسيدگي به جرائم پولي و بانكي موظف است حداكثر ظرف يك هفته نسبت به تداوم يا رفع مسدودي حساب موردنظر و ساير محدوديت هاي اعمال شده، تصميم گيري نمايد. حكم اين بند نافي وظايف و اختيارات مركز اطلاعات مالي وزارت امور اقتصادي و دارايي مصرح در قانون مبارزه با پولشويي مصوب ۲ /۱۱ /۱۳۸۶ نيست. بانك مركزي موظف است در صورت عدم اتخاذ تصميم در مهلت زماني مقرر در اين بند توسط شورا يا دادسرا از حساب اشخاص، رفع مسدودي نمايد. اعضاي كارگروه بايد امين و مورد وثوق بوده و از تخصص و خبرويت كافي برخوردار باشند.

 

ب – رئيس كل موظف است اسامي اشخاصي را كه با استفاده از اطلاعات موجود در سامانه هاي حاكميتي بانك مركزي، مظنون به اخلال در بازار پول، ارز يا فلزات گرانبها تشخيص داده مي شوند، به دادستاني كل كشور ارسال و پس از تأييد دادستان كل كشور، به كليه «اشخاص تحت نظارت» ابلاغ كند.
ارائه هرگونه خدمت توسط «اشخاص تحت نظارت» به اشخاصي كه نام آنان در فهرست موضوع اين بند قرار دارد، جرم تلقي شده و مستوجب حداقل يكي از مجازات هاي تعزيري درجه چهار موضوع ماده (۱۹) قانون مجازات اسلامي است. پرونده اشخاص مزبور، همزمان توسط دادستان كل كشور به دادسراي ويژه رسيدگي به جرائم پولي و بانكي ارسال مي شود. دادسراي ويژه رسيدگي به جرائم پولي و بانكي موظف است حداكثر ظرف يك هفته نسبت به تداوم يا رفع محدويت هاي اعمال شده تصميم گيري نمايد. در صورت عدم اتخاذ تصميم مبني‌بر تداوم يا رفع محدوديت توسط دادسرا بانك مركزي موظف است محدوديت هاي اعمال شده را رفع نمايد.

 

تبصره– منظور از «خدمت» در اين ماده، هرگونه خدمتي است كه تداوم فعاليت غيرقانوني اشخاص يادشده در حوزه پولي و بانكي را امكان پذير مي سازد.

 

پ – بانك مركزي مي‌تواند بدهي قطعي اشخاص حقيقي و حقوقي به مؤسسات اعتباري را كه حداقل دو ماه از تاريخ سررسيد آن گذشته باشد و قطعي بودن آن به تأييد رئيس هيأت بدوي رسيدگي به اختلافات بانكي رسيده باشد از محل وجوهي كه آن اشخاص نزد ساير مؤسسات اعتباري دارند، برداشت و به حساب مؤسسه اعتباري بستانكار واريز نمايد. همچنين در مواردي كه به تشخيص بانك مركزي و تأييد رئيس هيأت‎ بدوي رسيدگي به اختلافات بانكي، وجوه موجود در حساب شخص ثالث، متعلق به بدهكار بوده باشد، بانك مركزي موظف است به درخواست مؤسسه اعتباري بستانكار، موجودي حساب مزبور را تا سقف بدهي قطعي بدهكار مسدود و همزمان، پرونده را به هيأت رسيدگي به اختلافات بانكي كه نسبت به صدور دستور مسدودي اقدام كرده ارسال كند. حداكثر زمان مسدودي، يك ماه و در صورت اعتراض و ارجاع پرونده به هيأت تجديدنظر، دو ماه است. در صورتي كه در مهلت هاي يادشده، حكم قطعي مبني ‌بر تعلق وجوه موردنظر به شخص بدهكار صادر نشده باشد، بانك مركزي موظف به رفع مسدودي حساب است. در صورتي كه بدهكار مدعي شود موجودي حساب وي نزد ساير مؤسسات اعتباري كه توسط بانك مركزي برداشت ‌شده‌است، متعلق به وي نيست، مي تواند به هيأت انتظامي بانك مركزي مراجعه و اعتراض كند. در صورتي كه هيأت مزبور رأي به صحت ادعاي او بدهد، مؤسسه اعتباري بستانكار موظف است بلافاصله وجوه برداشت شده را به حساب وي مسترد نمايد.

فصل ششم : اجراي سياست هاي پولي و ارزي

 

ماده ۴۳– بانك مركزي مي‌تواند براي تحقق اهداف سياستهاي پولي خود، از انواع ابزارهاي سياست پولي مصوب هيأت عالي در قالب قوانين موجود، استفاده كند. طراحي و بكارگيري ابزارهاي سياست پولي از حيث احكام شرعي بايد به تأييد شوراي فقهي برسد.

 

ماده ۴۴

 

الف – نظام ارزي كشور، «شناور مديريت شده» است و هدف مذكور در جزء (۴) بند «ب» ماده (۳) اين قانون، بايد در چهارچوب اين نظام ارزي و با لحاظ رقابت ‌پذيري اقتصاد كشور و تقويت توليد ملي پيگيري شود. بانك مركزي موظف است بازار ارز را به گونه اي مديريت كند كه با حفظ ارزش پول ملي، نوسانات نرخ ارز، كاهش يابد. بانك مركزي مي تواند براي تحقق سياست هاي ارزي خود، در بازار ارز مداخله و اقدام به خريد يا فروش ارز يا اوراق مالي مبتني ‌بر ارز نمايد. هرگونه خريد و فروش ارز، طلا و اوراق مالي مبتني بر آنها توسط بانك مركزي بايد به نرخ بازار مورد تأييد بانك مركزي يا در فاصله ‌اي مشخص از آن كه توسط هيأت عالي تعيين مي شود، انجام گيرد.

 

ب – بانك مركزي مي‌تواند ارزهاي عرضه ‌شده توسط دولت و دستگاههاي اجرائي موضوع ماده (۵) قانون مديريت خدمات كشوري را خريداري نموده يا عامليت فروش آن را بر عهده بگيرد.

 

پ – در مواردي كه بانك مركزي ارز متعلق به دولت يا دستگاههاي اجرائي را خريداري مي كند، نبايد پيش از در اختيارگرفتن ارز، معادل ريالي آن را پرداخت كند. پذيرش و عامليت خريد يا فروش ارزهاي متعلق به دولت از سوي مؤسسه اعتباري در چهارچوب مصوبات هيأت عالي مجاز است.

 

ت – در مواردي كه بانك مركزي عامليت فروش ارزهاي متعلق به دولت يا دستگاههاي اجرائي را بر عهده مي گيرد، نبايد پيش از در اختيار گرفتن ارز، اقدام به فروش آن كند.

 

ث – بانك مركزي موظف است ذخاير ارزي خود را مديريت كند. ضوابط حاكم بر ميزان، تركيب و كيفيت نگهداري ذخاير ارزي به گونه اي كه با اهداف بانك مركزي متعارض نبوده و در عين حال سبد ارزي در اختيار بانك مركزي، با در نظر گرفتن شرايط و مقتضيات كشور، بيشترين امنيت، نقدشوندگي و بازدهي و كمترين خطرپذيري (ريسك) ممكن را داشته باشد، توسط هيأت عالي تعيين مي‌شود.

 

ج – با رعايت قوانين مربوط ‌روشهاي مجاز براي مديريت ذخاير ارزي توسط بانك مركزي عبارت است از:

 

۱– خريد و فروش ارز و اوراق بهادار مبتني ‌بر ارز

 

۲– دريافت يا اعطاي تسهيلات ارزي

 

۳– خريد و فروش شمش، طلاي مسكوك و ساير فلزات گرانبها

 

۴– خريد و فروش اسناد خزانه و ساير اوراق بهادار منتشر يا تضمين شده توسط دولتهاي خارجي يا نهادهاي بين المللي

 

۵– افتتاح و نگهداري حساب نزد نهادهاي مالي بين المللي، بانكهاي مركزي و مؤسسات اعتباري خارجي

 

۶– افتتاح حساب براي نهادهاي مالي بين المللي، بانكهاي مركزي و مؤسسات اعتباري خارجي

 

۷– استفاده از ساير ‌‌روشهاي مورد تأييد هيأت عالي

 

چ – بانك مركزي موظف است ضمن رعايت سياست هاي كلي نظام و قوانين مصوب مجلس شوراي اسلامي، با هدف افزايش تاب آوري اقتصاد كشور، زمينه هاي لازم براي انعقاد پيمانهاي پولي دو يا چندجانبه را فراهم كند.

 

ح – دستورالعمل هاي ناظر بر انتشار ابزارهاي مالي مبتني ‌بر ارز و مشتقات ارزي پس از تصويب هيأت عالي، توسط بانك مركزي ابلاغ و همزمان براي شوراي عالي بورس ارسال مي شود. دستورالعمل هاي مذكور براي كليه اشخاص ذي ربط، از جمله اركان، ‌تشكلهاي خود انتظام، نهادهاي مالي، ناشران و ساير فعالان در بازار اوراق بهادار لازم الرعايه است. ابزارهاي مالي موضوع اين بند در چهارچوب مصوبات شوراي عالي بورس و ضوابط اعلامي سازمان بورس و اوراق بهادار قابل معامله است.

 

فصل هفتم : رابطه مالي بانك مركزي با مؤسسات اعتباري

 

ماده ۴۵

 

الف – سقف روزانه و هفتگي اضافه برداشت هر مؤسسه اعتباري براي تسويه حساب هاي في مابين خود با بانك مركزي يا ساير مؤسسات اعتباري، با توجه به سياست پولي و نظارتي بانك مركزي و وضعيت مالي مؤسسه اعتباري، توسط هيأت عالي تعيين مي شود.

 

ب – در صورتي كه ميزان اضافه برداشت مؤسسه اعتباري از منابع بانك مركزي در چهار روز كاري متوالي از سقف روزانه، يا در چهار هفته متوالي از سقف هفتگي بيشتر باشد، معاون تنظيم گري و نظارت موظف است ضمن اخطار به مؤسسه اعتباري، بلافاصله موضوع را به اطلاع رئيس كل رسانده و در اولين جلسه عادي يا فوق العاده هيأت عالي مطرح كند. هيأت عالي پس از استماع گزارش معاون تنظيم گري و نظارت مي‌تواند با درخواست مؤسسه اعتباري متقاضي، مبني‌بر دريافت تسهيلات اضطراري موافقت كند يا رئيس كل را مكلف نمايد تا براي مؤسسه اعتباري موردنظر هيأت سرپرستي موقت تعيين كند. در مواردي كه هيأت عالي به استناد اين بند رئيس كل را موظف به تعيين هيأت سرپرستي موقت براي مؤسسه اعتباري مي‎كند، حكم مذكور در ماده (۳۴) اين قانون مجري نخواهد بود.

 

پ – سررسيد تسهيلات اضطراري موضوع بند «ب» اين ماده حداكثر سي روز است.

 

ت – در صورتي كه هيأت عالي با اعطاي تسهيلات اضطراري موافقت كند، معاون تنظيم گري و نظارت موظف است ضمن مطالبه برنامه بازسازي از مؤسسه اعتباري متقاضي، در صورت نياز براي حصول اطمينان در آن مؤسسه، ناظرِ مقيم منصوب كند.

 

ث – معاون تنظيم گري و نظارت موظف است پيش از انقضاي مدت تسهيلات اضطراري، گزارشي از وضعيت مؤسسه اعتباري موردنظر براي تصميم گيري به رئيس كل و هيأت عالي ارائه كند. هيأت عالي پس از استماع گزارش معاون تنظيم گري و نظارت مي‌تواند تسهيلات موضوع اين بند را براي نخستين بار با رأي موافق دوسوم و براي بار دوم، با رأي موافق سه چهارم اعضا تمديد نمايد. تمديد تسهيلات مزبور بيشتر از دو نوبت مجاز نيست.

 

ماده ۴۶– بانك مركزي مجاز است در ازاي دريافت اوراق منتشر يا تضمين شده توسط دولت يا بانك مركزي، تسهيلات كوتاه مدت به مؤسسات اعتباري اعطا كند. سقف زماني تسهيلات موضوع اين ماده نود روز و قابل تمديد است.

 

تبصره – به‌ منظور تحقق هدف مذكور در جزء (۲) بند «ب» ماده (۳) اين قانون، مؤسسات اعتباري موظفند همواره به ميزاني كه هيأت عالي تعيين ميكند، داراييهاي نقد يا شبه نقد (سهل البيع) مانند اوراق منتشر يا تضمين شده توسط دولت يا بانك مركزي و ساير داراييهايي كه با تصويب هيأت عالي شبه نقد (سهل البيع) محسوب ميشود را در ترازنامه خود نگهداري نمايند. در صورتي كه نسبت داراييهاي نقد يا شبه نقد (سهل البيع) مؤسسه اعتباري نسبت به كل دارايي مؤسسه از ميزان تعيين شده توسط هيأت عالي كمتر شود، معاون تنظيم گري و نظارت موظف است ضمن اخطار به مؤسسه اعتباري، اقدامات پيشگيرانه موضوع ماده (۲۸) اين قانون را آغاز كند.

 

ماده ۴۷

 

الف – بانك مركزي موظف است به پيشنهاد شوراي سياستگذاري پولي و ارزي و تصويب هيأت عالي، مؤسسات اعتباري را كه در چهارچوب اسناد بالادستي توسعه‌ اقتصادي كشور، در زمينه تأمين مالي ‌طرحهاي توسعه اي، فعال سازي زنجيره هاي توليد، گسترش زيرساختها، توسعه دانش و فناوري، ايجاد اشتغال، توسعه زيرساخت هاي توليد مسكن و افزايش صادرات فعاليت مؤثر داشته‌اند، از طريق ارائه تسهيلات بلندمدت و خطوط اعتباري، مورد حمايت قرار دهد. پيشنهاد اعطاي تسهيلات و خطوط اعتباري موضوع اين ماده، صرفاً در نشستهاي ويژه سياستگذاري پولي و ارزي، با حضور رئيس كل، وزير امور اقتصادي و دارايي و رئيس سازمان برنامه و بودجه كشور قابل طرح بوده و تصويب آن مستلزم موافقت دوسوم اعضاي هيأت عالي است.

 

ب – بانك مركزي ميتواند علاوه بر اوراق منتشر يا تضمين شده توسط دولت يا بانك مركزي، ساير داراييهاي مؤسسه اعتباري يا طرح (پروژه) هايي كه توسط مؤسسه اعتباري از اين محل تأمين مالي مي شوند را مشروط به اينكه طرح (پروژه) قابليت تقويم و توثيق داشته باشد به نسبت پيشرفت طرح (پروژه) با تصويب هيأت عالي به عنوان وثيقه تسهيلات يا خطوط اعتباري موضوع اين ماده قبول كند. هيأت عالي موظف است در هنگام بررسي تقاضاي مؤسسه اعتباري، گزارش
رئيس كل موضوع اجزاي (۳) و (۴) بند «ب» ماده (۱۰) اين قانون درخصوص عملكرد مؤسسه اعتباري را مدنظر قرار دهد.

 

پ – نرخ سود تسهيلات و خطوط اعتباري موضوع اين ماده به پيشنهاد شوراي سياستگذاري پولي و ارزي و تصويب هيأت عالي، با توجه به گزارش رئيس كل، موضوع اجزاي (۳) و (۴) بند «ب» ماده (۱۰) اين قانون در خصوص عملكرد مؤسسه اعتباري و ميزان همسويي مؤسسه اعتباري موردنظر با اهداف و سياستهاي بانك مركزي، تعيين مي شود.

 

ت – در صورتي ‌كه شاخصهاي نظارتي و احتياطي مؤسسه اعتباري به استناد گزارش رئيس كل موضوع جزء (۳) بند «ب» ماده (۱۰) اين قانون در حدود قابل قبول باشد، هيأت عالي مي‌تواند مؤسسه اعتباري را در خصوص تأمين مالي طرح (پروژه)‌هاي مذكور در بند «الف» اين ماده، از شمول برخي از دستورالعمل‌هاي نظارتي يا احتياطي مستثني نمايد.

 

فصل هشتم : روابط بانك مركزي با دولت و مجلس شوراي اسلامي

 

ماده ۴۸– بانك مركزي موظف است با درخواست وزير امور اقتصادي و دارايي و در چهارچوب مقررات مصوب هيأت عالي امور زير را انجام دهد:

 

الف – انعقاد موافقتنامه پرداخت در اجراي قراردادهاي پولي، مالي، بازرگاني و حمل و نقل بين دولت و ساير كشورها كه مطابق اصول هفتاد و هفتم (۷۷) و يكصد و بيست و پنجم (۱۲۵) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران منعقد شده باشد.

 

ب – عرضه اوراق بهادار ريالي و ارزي به نمايندگي دولت در بازارهاي داخلي و بين‏المللي

 

تبصره۱– اجراي اين ماده نبايد موجب ايجاد تعهدات مالي براي بانك مركزي شود.

 

تبصره۲– بانك مركزي نبايد اوراق منتشر يا تضمين شده توسط دولت يا شركتهاي دولتي را به صورت مستقيم يا غيرمستقيم در بازار (عرضه) اوليه خريداري كند.

 

ماده ۴۹

 

الف – كليه حسابهاي بانكي اعم از ريالي و ارزي دولت و دستگاههاي موضوع ماده (۲۹) قانون برنامه پنجساله ششم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران مصوب ۱۴ /۱۲ /۱۳۹۵ و مستثنيات آن، صرفاً از طريق خزانه‌داري كل كشور و نزد بانك مركزي افتتاح و نگهداري مي‌شود. دستگاههاي يادشده موظفند كليه دريافت‌ها (اعم از اينكه از محل بودجه عمومي دولت، بودجه اختصاصي و يا ساير محلها تأمين شده باشد) و پرداخت‌هاي خود را فقط از طريق حسابهاي افتتاح ‌شده نزد بانك مركزي انجام دهند.

 

ب – دولت و كليه اشخاص مذكور در بند «الف» اين ماده موظفند آخرين وضعيت مطالبات، بدهي ها و تعهدات خارجي خود را در چهارچوب دستورالعملي كه به تصويب هيأت عالي ميرسد، به بانك مركزي اطلاع دهند. اطلاع بانك مركزي از بدهيهاي خارجي دولت يا اشخاص حقيقي و حقوقي به هيچ ‌وجه به معني تضمين و يا بازپرداخت آنها توسط بانك مركزي نميباشد.

 

پ – رئيس كل موظف است در گزارش موضوع جزء (۵) بند «ب» ماده (۱۰) اين قانون، آخرين وضعيت مطالبات، بدهي ها و تعهدات خارجي دولت و دستگاههاي اجرائي را به اطلاع مقامات مذكور در فراز پاياني آن ماده رسانده و پيشنهادهاي لازم را ارائه كند.

 

ماده ۵۰

 

الف – بانك مركزي مي‏تواند با رعايت اصول پنجاه و دوم (۵۲) و پنجاه و سوم (۵۳) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، به دولت تنخواه پرداخت نموده يا اوراق مالي قابل معامله در بازار سرمايه كه از سوي خزانه و با سررسيدِ تا پايان همان سال منتشرشده را در عرضه اوليه از دولت خريداري كند. دولت موظف است تنخواه دريافتي را حداكثر تا پايان همان سال تسويه كند.

 

ب – مجموع مانده تنخواه دريافت شده دولت يا اوراق دولتي كوتاه مدت خريداري شده در عرضه اوليه (موضوع بند «الف» اين ماده) در سال اول اجراي اين قانون نبايد از سه درصد (۳%) بودجه عمومي مصوب دولت در همان سال تجاوز كند. سقف مزبور از سال دوم به بعد سالانه نيم واحد درصد (۵ /۰ %) كاهش مي يابد تا حداكثر به يك درصد (۱%) برسد.

 

پ – در صورت عدم تسويه ريالي تنخواه در مهلت مقرر در بند «الف» اين ماده، پرداخت هرگونه تنخواه جديد به دولت توسط بانك مركزي ممنوع است.

 

ماده ۵۱– رئيس كل، نماينده جمهوري اسلامي ايران در صندوق بين‏المللي پول و ساير نهادهاي پولي بين المللي است. انجام كليه وظايف و اعمال اختياراتي كه به موجب قانون اجازه مشاركت دولت ايران در مقررات كنفرانس منعقده در بِرتِن‌ وودز مربوط به تأسيس صندوق و بانك بين المللي مصوب ۶ /۱۰ /۱۳۲۴ به بانك ملي ايران واگذار ‌شده‌است، با رعايت قوانين و موازين شرعي با بانك مركزي مي‏باشد.

 

ماده ۵۲

 

الف – دولت بايد در تهيه‌ پيش‌ نويس لوايح، تصويبنامه‌ها و برنامه‌هاي اقتصادي و مالي از جمله عمليات ارزي، بودجه ‌ريزي و تأمين مالي بخش عمومي از داخل و خارج و تضامين آن، با بانك مركزي مشورت كند.

 

ب – رئيس كل مي‌تواند بدون حق‌رأي در جلسات هيأت وزيران شركت كند.

 

پ – بانك مركزي موظف است نظرات كارشناسي خود را در خصوص ‌طرحها و لوايحي كه سطح عمومي ‌قيمتها، ارزش پول ملي و وضعيت نظام بانكي را تحت تأثير قرار مي دهد، به مجلس شوراي اسلامي ارائه كند.

 

ت – رئيس كل موظف است نظر هيأت عالي در خصوص آثار لوايح تقديمي دولت به مجلس شوراي اسلامي، از جمله لوايح برنامه پنجساله توسعه و لوايح بودجه سالانه بر هر يك از اهداف مذكور در بند «ب» ماده (۳) اين قانون را كتباً به رئيس ‌جمهور اعلام كند. نظرات بانك مركزي در اين خصوص، به پيوست لايحه موردنظر به مجلس شوراي اسلامي ارسال مي شود. همچنين رئيس كل موظف است نظر هيأت عالي در خصوص آثار ‌طرحها و پيشنهادهاي نمايندگان بر اهداف مذكور در بند «ب» ماده (۳) اين قانون را كتباً به رئيس مجلس شوراي اسلامي اعلام كند.

 

ماده ۵۳

 

الف – رئيس كل موظف است در ارديبهشت‌ و آبان‌ هر سال، گزارش عملكرد و برنامه‌هاي بانك مركزي مشتمل بر سياست‌هاي پولي، ارزي و اعتباري، نظارت بانكي، تحولات اقتصادي، دلايل انحراف احتمالي نرخ تورم و ساير متغيرهاي هدف از پيش ‌بيني‌هاي ارائه‌ شده در گزارش قبلي، عملكرد بانك مركزي و شبكه بانكي كشور در حمايت از توليد، اشتغال و رشد اقتصادي و وضعيت سلامت و ثبات نظام بانكي را كه بهتصويب هيأت عالي رسيده است، به صورت مكتوب به رئيس و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي ارائه و بخشهاي غيرمحرمانه آن را براي اطلاع عموم منتشر نمايد.

 

ب – در صورت درخواست هيأت رئيسه مجلس، رئيس كل موظف است براي تبيين گزارش موضوع بند «الف» اين ماده در صحن مجلس حضور يابد.

 

فصل نهم : سياستهاي رسانهاي و اطلاع رساني

 

ماده ۵۴

 

الف – بانك مركزي موظف است از ابزارهاي ارتباطي مناسب براي مديريت انتظارات و تحقق اهداف مندرج در ماده (۳) اين قانون استفاده كند. سياست‌‌هاي رسانهاي و اطلاع رساني بانك مركزي به پيشنهاد رئيس كل به تصويب هيأت عالي مي‌‌رسد. مسؤوليت اعلام سياست‌‌ها و مواضع بانك مركزي در چهارچوب سياست‌‌هاي رسانهاي و اطلاع رساني مصوب، با رئيس كل است.

 

ب – بانك مركزي موظف است حداقل ماهي يكبار، آمارهاي اقتصادي و اطلاعات نظام بانكي را در چهارچوب مقررات مصوب هيأت عالي، براي عموم منتشر كند.

 

پ – بانك مركزي موظف است صورتهاي مالي و شاخصهاي عملكردي «اشخاص تحت نظارت» را در بازه‌‌هاي زماني مشخص در چهارچوب مقررات مصوب هيأت عالي، براي عموم منتشر كند.

 

ت – حداقل يكبار در سال صورتهاي مالي بانك مركزي پس از ارائه گزارش حسابرسي هيأت نظار و تصويب مجمع عمومي بانك مركزي با رعايت قواعد محرمانگي براي عموم منتشر ميشود.

 

تبصره – موارد غيرقابل انتشار، بر اساس قواعد و ترتيبات مذكور در ماده (۱۱) اين قانون معين ميشود.

فصل دهم : شخصيت حقوقي و سرمايه

 

ماده ۵۵

 

الف – بانك مركزي داراي شخصيت حقوقي و مالي مستقل است و با ترتيباتي كه در اين قانون و در موارد مسكوت در اين قانون، در ساير قوانين پيش بيني شده، اداره مي شود.

 

ب – مركز اصلي بانك مركزي در تهران است. بانك مركزي مي‏تواند با موافقت هيأت عالي در داخل و خارج از كشور شعبه يا دفتر نمايندگي داير كند، يا به اشخاص حقيقي يا حقوقي براي انجام امور غيرحاكميتي كه به تشخيص هيأت عالي قابل واگذاري و برون سپاري است، نمايندگي ‌اعطا كند.

 

پ – سال مالي بانك مركزي از ابتداي فروردين هرسال آغاز ميشود و در پايان اسفند همان سال خاتمه مييابد.

 

ت – انحلال بانك مركزي فقط به موجب قانون امكان ‏پذير است.

 

ماده ۵۶

 

الف – سرمايه بانك مركزي متشكل از سرمايه پرداخت شده، اندوخته قانوني، مازاد حاصل از ارزيابي خالص دارايي‌هاي خارجي و ساير اندوخته‌هاي احتياطي است. دارايي‌هاي بانك مركزي در برابر تعهدات دولت، قابل واگذاري، ترهين يا مصادره نمي‌باشد.

 

ب – بانك مركزي موظف است سالانه پنجاه درصد (۵۰%) سود خالص قبل از ماليات خود را به حساب اندوخته قانوني منظور كند و باقيمانده را پس از كسر بخشي از سود جهت منظور نمودن به اندوخته احتياطي كه به پيشنهاد رئيس كل بانك و تصويب مجمع عمومي تعيين خواهد شد و پس از اجراي حكم مذكور در تبصره (۱) ماده (۲۹) اين قانون به دولت پرداخت كند. پرداخت سود توسط بانك مركزي به دولت قبل از تصويب صورتهاي مالي بانك مركزي و قبل از اجراي تبصره مذكور ممنوع است. همچنين، هر سه سال يكبار پنجاه درصد (۵۰%) موجودي حساب اندوخته قانوني بايد صرف افزايش سرمايه بانك مركزي شود.

 

پ – اگر بانك مركزي در نتيجه عمليات خود در طول سال مالي متحمل زيان شود، زيان مزبور بايد از محل حساب اندوخته قانوني تأمين شود. اگر ميزان حساب اندوخته قانوني براي پوشش كل زيان كافي نباشد، دولت بايد ‏‏ظرف سي روز از زمان تصويب صورتهاي مالي توسط مجمع عمومي بانك مركزي، به ميزان كسري، اوراق بهادار دولتي (سند بدهي دولت به بانك مركزي) در اختيار بانك مركزي قرار دهد.

 

تبصره ۱– اوراق موضوع اين ماده قابل عرضه در بازار و واگذاري به غير نيست و در صورت سودآوري بانك مركزي در سالهاي بعد، متناسباً به دولت عودت داده مي‌شود.

 

تبصره ۲– اوراق موضوع اين ماده و اوراق موضوع بند «پ» ماده (۵۷) اين قانون از حدود و مقررات مربوط به انتشار اوراق بهادار دولتي در قوانين برنامه و بودجه‌هاي سنواتي مستثني است.

 

ماده ۵۷

 

الف – تغييرات سالانه ارزش خالص ذخاير بين المللي بانك مركزي اعم از طلا، حق برداشت مخصوص (اس.دي.آر)، ارز يا ساير داراييهاي خارجي بانك مركزي برحسب ريال، در «حساب تسعير داراييها و بدهيهاي خارجي بانك مركزي» ثبت مي‌شود.

 

ب – چنانچه حساب تسعير داراييها و بدهيهاي خارجي بانك مركزي بستانكار شود، مانده حساب مزبور قابل برداشت نيست و در پايان همان سال مالي به حساب اندوخته قانوني بانك مركزي منتقل مي‌شود.

 

پ – در صورتي كه بانك مركزي در نتيجه تغييرات ارزش داراييها و بدهيهاي خارجي خود برحسب ريال در دوره مورد گزارش با زيان مواجه شده ‌‌باشد و مانده حساب تسعير داراييها و بدهيهاي خارجي بانك مركزي براي پوشش زيان كافي نباشد، باقيمانده زيان از محل حساب اندوخته قانوني برداشت مي‌شود. چنانچه مانده حساب اندوخته قانوني نيز براي پوشش زيان كافي نباشد، دولت بايد ‏‏ظرف سي روز از زمان تصويب صورتهاي مالي توسط مجمع عمومي بانك مركزي، اوراق بهادار دولتي (سند بدهي دولت به بانك مركزي) به ميزان باقيمانده زيان،‏ در اختيار بانك مركزي قراردهد. اوراق مزبور در صورت افزايش مانده حساب تسعير داراييها و بدهيهاي خارجي بانك مركزي يا حساب اندوخته قانوني در سالهاي بعد، به دولت عودت داده مي‌شود.

 

ت – مانده حساب تسعير داراييها و بدهيهاي خارجي بانك مركزي، سود محقق شده نيست و مشمول ماليات نمي‌باشد.

فصل يازدهم : پول و نظام پرداخت

 

ماده ۵۸

 

الف – واحد پول جمهوري اسلامي ايران، ريال است.

 

ب – امتياز انتشار پول رايج كشور منحصراً در اختيار بانك مركزي است.

 

پ – انتشار اسكناس، مسكوك و ساير انواع پول رسمي جمهوري اسلامي ايران توسط بانك مركزي در چهارچوب دستورالعملي خواهد بود كه به تصويب هيأت عالي ميرسد.

 

ت – فقط پول رايج كه در تاريخ تصويب اين قانون در جريان بوده و يا طبق قانون انتشار مي‌يابد، رواج قانوني داشته و به مبلغ اسمي، قوه اِبراء دارد.

 

ث – تسويه هرگونه دين و يا بدهي فقط با پول رايج كشور امكان‌پذير است، مگر آنكه قانون، شيوه ديگري را تعيين كرده يا با رعايت مقررات، ترتيب ديگري بين بدهكار و بستانكار توافق شده باشد.

 

ج – انجام عمليات تسويه بين مؤسسات اعتباري در شبكه بانكي كشور منحصراً برعهده بانك مركزي است.

 

چ – مبلغ و مشخصات ظاهري و فني انواع پول هاي رسمي جمهوري اسلامي ايران به پيشنهاد رئيس كل و تصويب هيأت عالي تعيين مي‌‌شود.

 

ح – اسكناس هاي منتشرشده بانك مركزي با امضاي رئيس كل و وزير امور اقتصادي و دارايي معتبر خواهدبود.

 

خ – شرايط و ترتيبات جايگزين نمودن اسكناسها، مسكوكات و ساير انواع پولهاي رسمي جمهوري اسلامي ايران با اسكناس ها، مسكوكات و ساير انواع پول كه از جريان خارج مي‌شوند به وسيله هيأت عالي تعيين مي‌شود. معادل ارزش اسكناسها، مسكوكات و ساير انواع پول خارج از جريان كه صاحبان آنها در مهلت مقرر براي تبديل آن مراجعه نكرده اند، به حساب درآمد‌هاي بانك مركزي منظور مي‌شود.

 

د – تعهد بانك مركزي در مقابل اسكناس ها، مسكوكات و ساير انواع پول هاي رسمي منتشر يا ايجاد شده توسط بانك مركزي، منحصر به پرداخت پول رايج كشور است.

 

ذ – اسكناسها و مسكوكات مجعول يا تقلبي مكشوفه در سراسر كشور، براي امحاء بايد در اختيار بانك مركزي قرار گيرد.

 

ر – كليه حقوق مادي و معنوي مربوط به انواع پولهاي رسمي منتشر يا ايجاد شده توسط بانك مركزي، متعلق به بانك مركزي است. از تاريخ اجراي اين قانون انجام هرگونه تبليغ تجاري بر روي اسكناس و مسكوك يا استفاده از طرح و مشخصات ويژه انواع پولهاي رسمي جمهوري اسلامي ايران ممنوع و مستوجب مجازات درجه شش موضوع ماده (۱۹) قانون مجازات اسلامي است.

 

ماده ۵۹– مسؤوليت انحصاري ابلاغ دستورالعمل هاي مورد نياز درحوزه‌ نظام‌هاي پرداخت، فناوري‌هاي نوين مالي مرتبط با ابزارهاي پرداخت و رمز‌پول و همچنين نهادهاي فعال در اين حوزه‌ها بر عهده بانك مركزي است. نهادهاي فعال در زمينه هاي يادشده «اشخاص تحت نظارت» بانك مركزي تلقي شده و تأسيس و فعاليت آنها منوط به اخذ مجوز از بانك مركزي است. همچنين اين نهادها موظفند حسب درخواست بانك مركزي، كليه اطلاعات، آمار و اسناد خود را به ترتيب موردنظر بانك مركزي در اختيار آن بانك قرار دهند.

فصل دوازدهم : مديريت تعارض منافع در بانك مركزي و شبكه بانكي كشور

 

ماده ۶۰– اعضاي مجمع عمومي، هيأت عالي و شوراهاي تخصصي ذيل آن، هيأت عامل، هيأت نظار، شوراي فقهي، هيأت انتظامي، مديران و ساير كاركنان مؤثر بانك مركزي به تشخيص هيأت نظار مشمول احكام زير هستند:

 

الف – در ابتدا و انتهاي دوره مسؤوليت، بايد «كاربرگ عدم تعارض منافع» را تكميل نموده و به رئيس هيأت نظار تحويل دهند. رئيس هيأت نظار موظف است كاربرگ هاي تكميل شده را براي رئيس قوه قضائيه ارسال كند.
اطلاعات زير بايد در كاربرگ عدم تعارض منافع درج گردد:

 

۱– فهرست دارايي‌هاي خود، همسر و فرزندان در زمان آغاز مسؤوليت در بانك مركزي

 

۲– فعاليتهاي اقتصادي، مالي، تجاري و مشاغل تمام‌ وقت يا پاره‌ وقت خود، همسر و فرزندان در پنج‌ سال گذشته

 

ب – در صورتي كه انجام امور محوله و شركت در جلسات و رأي گيري ها به نوعي مرتبط با منافع خود فرد يا بستگان درجه يك او باشد، بايد موضوع را قبلاً به صورت مكتوب به رئيس هيأت نظار اعلام نمايد.

 

پ – افراد مذكور در صدر اين ماده كه طبق قانون بايد به صورت تمام وقت در خدمت بانك مركزي باشند، نمي توانند همزمان شغل يا سمت‌ موظف يا غيرموظف اعم از مديريتي، كارشناسي يا مشاوره اي در بخش دولتي يا غيردولتي داشته باشند. اين ممنوعيت شامل موارد مستثني شده ذيل اصل يكصد و چهل و يكم (۱۴۱) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نمي شود.

 

ت – اشخاص موضوع اين ماده و همسر و فرزندان آنها نبايد سهامدار مؤثر، عضو هيأت ‌مديره، هيأت عامل يا مشاور «اشخاص تحت نظارت» باشند.

 

ث – در صورتي كه والدين، پدربزرگ، مادربزرگ، همسرِ فرزند، فرزندِ فرزند، برادر يا خواهر اشخاص مذكور در صدر اين ماده با يكي از «اشخاص تحت نظارت» داراي ارتباط مديريتي يا مشاوره اي بوده يا سهامدار مؤثر آنها باشند، شخص مزبور موظف است موضوع را كتباً به رئيس هيأت نظار اطلاع دهد.

 

ج – انجام‌‌ كار دائم يا موقت براي «اشخاص تحت نظارت» يا ارائه هرگونه خدمت به آنها، توسط اعضاي هيأت عالي، هيأت عامل و هيأت هاي انتظامي پس از پايان دوره عضويت آنها به مدت سه‌ سال و براي ساير اشخاص موضوع اين ماده به مدت دو سال ممنوع است. در صورت عدم دريافت حقوق از محل ديگر يا عدم دريافت مستمري بازنشستگي، بانك مركزي موظف است به اين افراد حقوقي معادل ميانگين دريافتي آنها در سال پاياني پرداخت كند. دريافت حقوق از محل ديگر جرم محسوب مي شود و مجرم به پرداخت پنج برابر مبالغ دريافتي از بانك مركزي پس از پايان خدمت، محكوم مي گردد.

 

تبصره – مديران و كاركنان ساير دستگاههاي نظارتي كه حسب تشخيص هيأت نظار در سه سال آخر قبل از بازنشستگي يا پايان خدمت مستقيماً با «اشخاص تحت نظارت» در ارتباط بوده اند نمي توانند به مدت سه سال، با آنها رابطه كاري اعم از مديريتي، مشاوره اي و مانند آن برقرار كنند. مرتكب، به تمام يا بخشي از مجازاتهاي درجه چهار موضوع ماده (۱۹) قانون مجازات اسلامي محكوم مي شود.

 

چ – در صورتي كه معلوم شود افراد موضوع اين ماده در زمان تصدي مسؤوليت در بانك مركزي يا طي دوره ممنوعيتِ پس از پايان مسؤوليت، با «اشخاص تحت نظارت» همكاري داشته اند، علاوه بر الزام به پرداخت كليه حقوق و مزاياي دريافتي در دوران مسؤوليت و ممنوعيت، به مجازات درجه چهار موضوع ماده (۱۹) قانون مجازات اسلامي محكوم مي شوند.

 

ح – مقررات مربوط به برقراري رابطه مالي (مانند سپرده گذاري، دريافت تسهيلات، دريافت ضمانتنامه و گشايش اعتبار اسنادي) في مابين افراد موضوع اين ماده، همسر و فرزندان آنها و شركتهايي كه افراد موضوع اين ماده، همسر يا فرزندان آنها مدير يا سهامدار مؤثر آن شركتها هستند، با «اشخاص تحت نظارت»، توسط رئيس كل تهيه مي شود و به تصويب مجمع عمومي مي رسد.

 

خ – اشخاص موضوع اين ماده موظفند ضمن رعايت مقررات مذكور در بند «ح» اين ماده، هرگونه رابطه مالي خود، همسر و فرزندانشان با «اشخاص تحت نظارت» و نيز هرگونه رابطه مالي شركتهايي كه آنها، همسر يا فرزندانشان مدير يا سهامدار مؤثر آن شركتها هستند را با «اشخاص تحت نظارت» كه مبلغ آن از مبلغي كه هيأت نظار در ابتداي هر سال تعيين مي كند، بيشتر باشد، به هيأت نظار اعلام كنند. عدم اعلام موارد فوق در صورت اطلاع، جرم محسوب و مرتكب به مجازات درجه شش موضوع ماده (۱۹) قانون مجازات اسلامي محكوم مي گردد.

 

د – در صورت احراز تخلف در عمل به احكام بندهاي «الف» تا «ث» اين ماده توسط هيأت نظار، شخص متخلف به پرداخت پنج برابر حقوق و مزاياي دريافتي از زمان وقوع تخلف محكوم مي‌ شود.

فصل سيزدهم : ساير مقررات

 

ماده ۶۱– هرگونه دعوي كه منشأ آن اقداماتي باشد كه بانك مركزي بهموجب اختيارات قانوني خود انجام ميدهد، قابل طرح عليه كاركنان بانك مركزي نبوده و بايد به طرفيت بانك مركزي صورت پذيرد. در مواردي كه به تشخيص مرجع قضائي، اقدامات نظارتي بانك مركزي خارج از چهارچوب قوانين و مقررات بوده و موجب ايراد خسارت به «اشخاص تحت نظارت» يا اشخاص ثالث شده باشد، خسارت وارده توسط بانك مركزي جبران مي‌شود. در صورتي كه ايراد خسارت به «اشخاص تحت نظارت» يا اشخاص ثالث، با تشخيصِ مرجع قضائي، ناشي از تقصير مديران يا كاركنان بانك مركزي باشد، حسب مورد از طريق هيأت رسيدگي به تخلفات اداري يا دستگاه قضائي به ادعاي مطروحه عليه آنان رسيدگي خواهد شد.

 

ماده ۶۲

 

الف – كليه وزارتخانه‌ها، مؤسسات و شركتهاي دولتي از جمله شركتهاي دولتي مستلزم ذكر نام و نهادهاي عمومي غيردولتي، قوه قضائيه، سازمان ثبت اسناد و املاك كشور و فرماندهي انتظامي جمهوري اسلامي ايران، مكلف به همكاري با بانك مركزي براي اجراي اين قانون هستند. دستگاههاي يادشده موظفند با رعايت قوانين و مقررات مربوط به محرمانگي اطلاعاتي را كه به تشخيص هيأت عالي براي انجام وظايف بانك مركزي لازم است، در اختيار آن بانك قرار دهند. مستنكف، به انفصال از خدمت از يك تا پنج سال محكوم مي‌شود. در اجراي حكم اين بند رعايت اصول پنجاه و هفتم (۵۷) و يكصد و دهم (۱۱۰) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران الزامي است.

 

ب – «اشخاص تحت نظارت» موظفند اطلاعات مورد درخواست بانك مركزي را در چهارچوبي كه بانك مركزي تعيين مي كند، در اختيار آن بانك قرار دهند. هريك از اعضاي هيأت ‌مديره و هيأت عامل «شخص تحت نظارت» كه از ارائه اطلاعات مورد درخواست بانك مركزي خودداري كند، از مسؤوليت عزل و به مجازات حداكثر يك سال حبس محكوم خواهد شد.

 

پ – بانك مركزي موظف است اطلاعاتي را كه به موجب قوانين، موظف به ارائه آنها به ساير دستگاهها از جمله واحد اطلاعات مالي وزارت امور اقتصادي و دارايي و سازمان امور مالياتي كشور است، به صورت مؤثر در اختيار آن دستگاهها قرار دهد. استنكاف از اجراي اين حكم توسط هريك از مديران يا كاركنان بانك مركزي موجب انفصال از خدمت تا پنج سال خواهد شد.

 

ماده ۶۳– انجام اقدامات زير توسط بانك مركزي ممنوع است:

 

الف – تضمين بدهي‏هاي دولت، شركتهاي دولتي، نهادهاي عمومي غيردولتي يا هر شخص ديگر يا اعطاي تسهيلات به آنان، جز در مواردي كه در اين قانون مجاز شده است.

 

تبصره – تضمين بدهيهاي خارجي دولت كه با تصويب مجلس شوراي اسلامي ايجاد شده پس از اخذ وثيقه كافي به تشخيص هيأت عالي بلامانع است.

 

ب – اعطاي تسهيلات يا خطوط اعتباري به مؤسسات اعتباري بدون اخذ وثيقه كافي

 

پ – اقدام به افتتاح حساب و انجام عمليات بانكي براي اشخاصي كه به موجب قانون يا به حكم دادگاه افتتاح حساب و انجام عمليات بانكي براي آنها ممنوع است.

 

ت – انجام فعاليت اقتصادي و تجاري صرفاً به قصد كسب سود يا انجام ندادن تكاليف قانوني صرفاً به دليل ورود هزينه يا زيان مالي يا غيرمالي

 

ماده ۶۴– احكام اين قانون بر كليه «اشخاص تحت نظارت» اعم از خصوصي، تعاوني، دولتي و عمومي غيردولتي حاكم است.

 

ماده ۶۵– جريمه‌ هاي نقدي مذكور در اين قانون، در پايان تيرماه هر سال، متناسب با شاخص بهاي كالاها و خدمات مصرف كننده اعلامي از سوي بانك مركزي، توسط هيأت عالي تعديل مي‌گردد. وجوه ناشي از اعمال جريمه نقدي عليه «اشخاص تحت نظارتِ» متخلف، به حساب درآمد عمومي واريز شده و دولت موظف است با پيش ‌بيني آن در بودجه سالانه، معادل آن را از طرف خزانه داري كل به حساب صندوق ضمانت سپرده‌ ها واريز نمايد. بانك مركزي موظف است گزارش عملكرد اين ماده مشتمل بر ميزان جرائم تعديل شده و ميزان وجوه ناشي از اعمال جريمه نقدي را در مرداد ماه هر سال به مجلس شوراي اسلامي ارائه نمايد.

 

ماده ۶۶– هرگونه تغيير يا اصلاح ضمني اين قانون، بايد با ذكر شناسه تخصصي آن باشد.

 

ماده ۶۷

 

الف – اين قانون، اصلاح قانون پولي و بانكي كشور مصوب ۱۸ /۴ /۱۳۵۱ با اصلاحات و الحاقات بعدي است. از تاريخ لازم الاجرا شدن اين قانون، مواد (۱) تا (۱۷)، بندهاي «ب»، «ج» و «د» ماده (۱۸)، مواد (۱۹) تا (۲۶)، (۳۹)، (۴۰) و (۴۲) تا (۴۴) قانون مذكور، نسخ مي‌ شود.
كليه وظايف و اختياراتي كه در قوانين براي شوراي پول و اعتبار تعيين شده به هيأت ‌عالي منتقل مي شود.

 

ب – اين قانون شش ماه پس از ابلاغ به رئيس جمهور لازم الاجراست. رئيس كل موظف است در مهلت يادشده، دستورالعمل هاي اجرائي مورد نياز را به تصويب هيأت عالي برساند. دستورالعمل هايي كه قبلاً توسط بانك مركزي ابلاغ شده، مشروط بر اينكه به تشخيص رئيس كل با مفاد اين قانون معارض نباشد، همچنان لازم الاجرا خواهد بود.

 

قانون فوق مشتمل بر شصت و هفت ماده و چهل تبصره در جلسه علني روز سه شنبه مورخ ۳۰ /۳ /۱۴۰۲ مجلس شوراي اسلامي، تصويب و در تاريخ ۱۷ /۸ /۱۴۰۲ از سوي مجمع تشخيص مصلحت نظام با تأييد تبصره (۲) ماده (۴) و اصلاح بند «الف» ماده (۷) و مواد (۱۸)، (۲۲) و (۶۶) موافق با مصلحت نظام تشخيص داده شد.

 

محمدباقر قاليباف

اینستاگرام مجله کارگزینی

https://www.instagram.com/sayah.shahdi/?hl=fa

تلگرام مجله کارگزینی

http://t.me/+eRSSofhaSpo4ZGNk

بله مجله کارگزینی

https://ble.ir/join/7Av5Cf8ewk

ایتا مجله کارگزینی

https://eitaa.com/joinchat/2472476892Cc49c00e72f

kargozin.com وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *