تلگرام مجله کارگزینی
منوی دسته بندی

درخواست ابطال مصوبه شورایعالی هماهنگی اقتصادی سران قوا در خصوص “ترمیم حقوق”

سجاد کریمی پاشاکی
درخواست ابطال مصوبه شورایعالی هماهنگی اقتصادی سران قوا در خصوص “ترمیم حقوق”

مجله کارگزینی – دکتر سجاد کریمی پاشاکی حقوقدان فعال در حوزه حقوق اداری طی دادخواستی خواهان ابطال مصوبه شورایعالی هماهنگی اقتصادی سران قوا در خصوص دادنامه ترمیم حقوق شد

به گزارش مجله کارگزینی، متن زیر بخشی از دادخواست دکتر سجاد کریمی پاشاکی است که در صفحه شخصی ایشان منتشر شده است.

رئیس محترم دیوان عدالت اداری

با سلام و احترام

با عنایت به اینکه شورایعالی هماهنگی اقتصادی سران قوا طی مصوبه یکصد و چهاردهمین جلسه خود در تاریخ ۱۴۰۲/۸/۱۶ ابلاغی به شماره ۳۲۸۲۴/م مورخ ۱۴۰۳/۸/۲۹ به طور محرمانه دادنامه شماره دادنامه شماره ۱۴۰۳۳۱۳۹۰۰۰۰۳۸۶۸۸۷ مورخ ۱۴۰۳/۰۲/۱۸ هیئت عمومی دیوان عدالت اداری مبنی بر ابطال مصوبات شورای حقوق و دستمزد (بند ۲ مصوبه ۱۴۰۲/۶/۲۱) و شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی (بند ۲ مصوبه ۱۴۰۲/۰۷۱۰)، با موضوع نحوه تاثیر مبلغ ترمیم حقوق موضوع جزء (۱) ماده واحده قانون اصلاح قانون بودجه سال ۱۴۰۱ کل کشور و ترمیم حقوق کارکنان و بازنشستگان کشوری و لشکری بر سایر مولفه های پرداخت را تا پایان سال ۱۴۰۳ موقوف‌الاجر نموده است.

اولاً با عنایت به اینکه این مصوبه دارای طبقه بندی محرمانه می‌باشد از آنجائیکه متعرض به حقوق کارکنان مشمول و واجد تکلیف برای کارگزاران مجری می‌باشد لذا طبقه بندی آن مغایر تبصره ذیل ماده ۵ قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات محسوب می‌شود از این رو بدواً ابطال سطح محرمانگی آن را استدعا دارد.

ثانیاً اگرچه شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا به اذن مقام معظم رهبری جهت هماهنگی در برابر توطئه های اقتصادی دشمنان تشکیل گردید و تا زمانی که تصریح روشن و واضح معظم له بر مصونیت نظارت قضایی مصوبات آن نباشد و یا اینکه شخصاً مصوبه را تنفیذ ننموده باشند بنابراین با توجه به اعضای تشکیل دهنده آن و ماهیت فعالیت آن نمی‌توان مصوبات این شورا را مصون از نظارت قضایی دانست چرا که توقف اصول ۳۴ و ۱۷۳ قانون اساسی که جزء حقوق اساسی و بشری ملت محسوب می‌شود نیازمند برهانی قاطع و استنادی بلامنازع است که در خصوص مصوبه معترض عنه على الظاهر وجود ندارد. علیهذا اقدام طرف شکایت خارج از مدلول تاسیس و اقدام به توقف و جلوگیری از اجرای احکام قضایی محسوب می‌شود که خود مغایر ماده ۸ قانون آیین دادرسی مدنی که بیان داشته است.

ماده ۸ – هیچ مقام رسمی یا سازمان یا اداره دولتی نمی‌تواند حکم دادگاه را تغییر دهد و یا از اجرای آن جلوگیری کند مگر دادگاهی که حکم صادر نموده و یا مرجع ،بالاتر آنهم در مواردی که قانون معین نموده باشد.
و نیز می‌تواند مصداق ماده ۵۷۶ قانون مجازات اسلامی باب تعزیرات محسوب شود.

ثالثاً همانگونه که از عنوان شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا بر می آید تکالیف ایشان هماهنگی در حدود وظایف قانونی ایشان است و حتی حل اختلاف درون قوه مجریه که وفق اصل ۱۳۴ بر عهده هیات وزیران می باشد و یا حل معضلات نظام که از طرق عادی قابل حل نیست از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام وفق بند ۷ اصل ۱۱۰ از وظایف و اختیارات رهبری است اما تشکیل این شورا به نظر می‌رسد در راستای فراز دوم بند ۷ از اصل ۱۱۰ قانون اساسی یعنی تنظیم روابط قوای سه گانه در موضوع اقتصادی باشد.

علیهذا تنظیم روابط در قالب هماهنگی که در عنوان این شورا مستظهر است عملا مانع تصمیم گیری فرا قانونی این شورا خواهد بود چرا که حد یقفی بر آن نمیتوان تصور نمود .بنابراین مصوبات این شورا می‌بایست در حدود قوانین مملکتی و قانون اساسی باشد و حتی اقدام در راستای نقض قوانین نیز باید با هماهنگی از طریق ارایه لایحه یا طرح به منظور نسخ یا اصلاح یا تفسیر قانون بعمل آید نه آنکه شورای مذکور در مقام قدرتی فراقوه ای کلیه اختیارات قوا را در خود تجمیع و نسبت به توقف قوانین و آراء قضایی مبادرت .نماید بنابراین چونکه همواره مقام معظم رهبری تاکید بر التزام به قانون اساسی و نیز اجرای قوانین داشته است راهکارهای غیر آن و نیز سالب حقوق اساسی افراد در موضوع نظارت قضایی بر این دسته از مصوبات را تایید نمی نمایند از این رو حتی در موارد مسکوت نیز باید از بیانات و اجازات و فرامین ایشان در قالب قوانین به ویژه قانون اساسی تفسیر و تعبیر نمود.
 

رابعاً اجرای قوانین و احکام قطعی قضایی علاوه بر اینکه بارها از سوی مقام معظم رهبری مورد تاکید قرار گرفته و معظم له در دیدار بیانات خود در مراسم دانش آموختگی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی در مورخ ۲۶/ ۶ /۱۳۹۶ فرموند:

از قانون تخطی نباید کرد در اجرای قانون هم هرگز تأمل و تردید نباید ورزید آنجایی که قانون است باید اجرا کنید مورد تاکید رئیس قوه قضائیه نیز قرار گرفته است کما اینکه ایشان در گردهمایی بزرگداشت قوه قضاییه در تیرماه ۱۴۰۳ عنوان داشتند بار دیگر تاکید میکنم که حکم قطعی قضایی باید اجرا شود اجرایی شدن حکم قطعی قضایی آسیب و بدنامی به دنبال دارد؛ مسئولان و مقامات قضایی مربوطه چنانچه حکم قطعی ای را اجرا نمیکنند باید با ذکر دلیل متقن باشد.

فلذا اشارات و تاکیدات مقامات ارشد مملکتی از جمله رهبر معظم انقلاب اسلامی و نیز رئیس قوه قضائیه اجرای قوانین و آراء قطعی قضایی بوده و است از این رو مصوبه معترض عنه که در مقام متوقف کردن اجرای دادنامه قطعی و لازم الاجرای هیات عمومی دیوان عدالت اداری بر آمده و نسبت به قانون مملکتی تفسیری متفاوت از تفسیر قضایی نموده است خارج از حدود اختیارات و تکالیف قانونی و نیز مخالف اصل ۷۳ قانون اساسی نیز می باشد چرا که به این شورا تکلیف و اختیاری بر تفسیر قوانین محول نشده است.

با عنایت به موارد مطروحه و عدم تنفيذ مشخص و صریح مصوبه معترض عنه توسط رهبر معظم انقلاب و همچنین سطح محرمانگی بلاجهت آن که مغایر تبصره ذیل ماده ۵ قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات است، ابطال کل مصوبه را به جهت خروج طرف شکایت از حدود اختیارات و تکالیف قانونی و مخالفت با اصل ۷۳ و ۱۷۳ قانون اساسی و مغایرت با ماده ۸ قانون آیین دادرسی مدنی و همچنین مواد ۹۲-۱۰۷-۱۰۸ قانون دیوان عدالت اداری و سایر موازین قانونی مصرح در این دادخواست از محضر قضات شریف هیات عمومی دیوان عدالت اداری از بدو صدور خواستار است.
kargozin.com وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *